قبل از ورود به بحث سیاستها و رویکردهای حکومتهای مختلف بهتر است تصویری از چشمانداز ترسیم شده برای آیندهی علموفناوری دنیا در مستندات آیندهنگارانه، پیشبینیها و پیشگوییها ترسیم شده، ارائه گردد. این پیشبینیها معمولاً در دو سطح صورت میگیرد؛ یکی سطح علمی که روندها را بررسی کرده و توسعهی حوزههای علوم را تشریح میکند؛ و حدس میزند که چه دستاوردهای علمی در آینده حاصل خواهد شد. اما بخش جذابتر که معمولاً بخش عمومی است و از آن در سیاستگذاریها استفاده میشود و جهتگیریها را هم تعیین میکند، توصیف تأثیراتی است که این پیشرفتها در زندگی بشر خواهد گذاشت؛ یعنی ترسیم اینکه زندگی در آینده چگونه خواهد شد. شاید این نوع آیندهنگاری شبیه داستانهای علمیتخیلی باشد که قبلاً امثال «ژول ورن»[۱] نوشتهاند و اتفاقاً بسیاری از آن هم امروزه محقق شده است.
امروزه تعداد زیادی از آیندهنگاریها توسط افراد مختلف ارائه گردیده که علمیتر از آثار پیشگویانه قدیمی است و بر اساس روندهای موجود نوشته شده است. در این قسمت سعی میشود بر اساس پیشبینیهایی که در مورد حدود ۲۰۰ فناوری نوظهور – که امروزه روی آنها کار میشود و نتایج خوبی نیز در این کارها حاصل شده است – توصیفی از زندگی انسان در سال ۲۰۵۰ ارائه گردد.
پیشبینی میشود جمعیت جهان در سال ۲۰۵۰ بیش از ۹ میلیارد نفر باشد؛ وضعیت زندگی به کلی تغییر خواهد کرد. به ندرت کار فیزیکی وجود خواهد داشت؛ مگر در مورد افرادی که بخواهند کارهای غیرقانونی بکنند. آنگونه که امروز هم در حوزهی کارهای چندصد سال پیش، کاری انجام نمیشود؛ مگر برای مقاصد خاص. همهی اشیاء شناسه و بارکددار میشوند و قابل رصد و پیگیری در سیستمهای اطلاعاتی خواهند بود. بنابراین فناوری اینترنت اشیاء کاملاً گسترش پیدا میکند؛ میلیاردها شیء، انسان و جاندار بارکد مخصوص به خود داشته و در سیستمهای مختلف رصد میشوند و کاملاً معلوم است که چه چیز یا چه کسی در کجا قرار دارد.
«فناوریهای واقعیت افزوده»[۲]، «واقعیت مجازی» و «حسگرهای شبیهسازی» و «منتقل کنندهی احساس» به بلوغ خود رسیده و تجاری میشوند. بشر میتواند با استفاده از این فناوریها در هر زمان و مکان با هر فردی که دوست دارد ملاقات داشته باشد. شام را در کنار سواحل مدیترانه با دوستان خود باشد بدون اینکه بخواهد از منزل خارج شود. عینک واقعیت افزوده زده میشود، لباس هوشمند (که در حال حاضر ساخت آن آغاز شده و برخی از محصولات آن هم بصورت آزمایشگاهی تولید و آزمایش شده که حس لامسه را منتقل می کند یا بو را ایجاد میکند) میپوشد و در یک اتاق که احساس را منتقل میکند می نشیند و این میهمانی آغاز میشود. باد مدیترانه را با همان بو و نسیم احساس میکند، دریا را میبیند، صدای آن را میشنوید، وقتی با دوستان خود دست میدهد، همان احساسی که در دست دادن منتقل میشود با همان فشار و همان حرارت انتقال مییابد.
این تصویری است که از فناوری واقعیت افزوده در ۲۰۵۰ تصویر شده است و حسگرهای مختلفی که علاوه بر اینکه استفادههای شخصی دارند، کاربرد پزشکی در اعمال جراحی از دور نیز دارند. پزشکان امروز نیز از راه دور بوسیلهی ربات عمل میکنند؛ اما یکی از مشکلات مهم این قضیه این است که لمس بافتها توسط پزشک در برخی از اعمال جراحی بسیار مهم است؛ در حال حاضر سنسورهای انتقالدهنده حس لامسه تولید شدهاند و پیشبینی میشود تا ۲۰۲۰ یا ۲۰۲۵ به حد بلوغ خود برسند. پزشک میتواند بافت را از راه دور لمس کرده و احساس نماید. حسگرها و منتقلکنندههای احساس، بو و طعم در کاربردهای دیگر هم توسعه پیدا میکنند.
وضعیت تأمین غذا تغییرات اساسی خواهد کرد؛ محصولات کشاورزی بسیار بیشتر شده و کمبود غذا به معنای امروزی وجود نخواهد داشت. استفاده از فناوریهای مختلف کشاورزی، مثل «کشاورزی دقیق»[۳] باعث میشود بازدهی کشاورزی بسیار بالاتر رفته و منابع طبیعی مورد نیاز کاهش پیدا کند. «کشاورزی عمودی»[۴] توسعه پیدا میکند؛ به عبارت دیگر در یک هکتار زمین لزوماً به اندازه یک هکتار کشت صورت نمیگیرد. امروزه نیز نمونههایی از زمینهای با بیش از ده طبقه نیز وجود دارد و در طرحهای مفهومی که برای ۱۰ تا ۱۵ سال آینده ارائه شده، باغهای بسیار مرتفع با طبقات متعدد در برنامه توسعه وجود دارد. فناوری خاک مصنوعی و محیطهای کشت بدون خاک، کشت داخل هوا و آب توسعه پیدا میکند. حتی طرحهایی برای زیستبومهای بسته که در فضا هم بتوان کشاورزی کرده و هم زندگی نمود، وجود دارد.
حدود ۳۰ سال است پروژهای با میلیاردها دلار بودجه به نام «بیوسفر۲»[۵] در امریکا کلید خورده و طرح پایلوت آن انجام شده و یک تیم به مدت ۱.۵ سال بدون ورود آب و هوا در آن زندگی کردهاند. حتی عوامل طبیعی مثل باد و باران و رعد و برق هم در آن شبیهسازی شدهاند و پیشبینی میشود که از این فناوری در سالهای ۲۰۳۰ تا ۲۰۵۰ بتوان برای زندگی در فضا و محیطهای ایزولهای که در فضا ایجاد میشود، استفاده نمود. منابع کشاورزی متعدد خواهند بود، ضمن اینکه فناوریهای کنترل آب و هوا که از سال ۹۵ در پروژهای به نام «مالکیت آب و هوا» – که در یکی از اسناد دفاعی امریکا به آن اشاره شده است – به نتیجه میرسد. قابلیت کنترل باد و باران، فصول و دمای کره زمین امکانپذیر خواهد شد و کشاورزی از این منظر نیز ماهیت متفاوتی خواهد داشت. باران تولید میشود و منابع طبیعی ایجاد میگردند!
در زمینههای دیگری هم در حوزه تأمین غذا پیشرفتهایی حاصل میشود؛ از جمله استفاده از محصولات آزمایشگاهی یعنی کشت بافتهای گیاهی و حیوانی و گوشتهای آزمایشگاهی که علیرغم آنکه در حال حاضر استقبال چندانی از آن نشده و ذائقهی انسان با آن سازگار نیست؛ اما پیشبینی میشود با ایجاد طعم، بخش مهمی از غذای انسان را بافتهای کشت داده شده فراهم کند. غذاها با طعمهایی که افراد تعیین میکنند تولید خواهند شد؛ یعنی طعم هم طراحی میشود و با استفاده از فناوری چاپگرهای بافتی میتوان غذا را بصورت سه بعدی با اشکالی که مد نظر است چاپ کرد. البته امروزه هم برای برخی غذاهای ساده بصورت پایلوت و نمونه این کار انجام شده و غذاهایی مثل همبرگر را می توان چاپ کرد.
در سال ۲۰۵۰ خیلی از اجناس (اعم از غذا، لباس یا تجهیزات) از راه دور سفارش داده میشود و طرح آن ارسال شده و توسط دستگاهی که در منازل وجود دارد چاپ میگردد؛ مواد هم از این طریق منتقل میشوند چاپگرهای سهبعدی که پیشبینی میشود تا ۲۰۲۰ کاملاً فراگیر و تجاری شوند، به عرصهی چاپ بافتهای مختلف وارد خواهند شد؛ چه بافتهای زندهی گیاهی و حیوانی، چه مواد مختلف و چاپ کردن بسیاری از وسایل از تولید و انتقال آنها ارزانتر تمام میشود. البته در سال ۲۰۱۳ اولین ماشین و در سال ۲۰۱۴ اولین خانه با این فناوری چاپ شد. حتی نمونههای زنده، مثل نمونهی مینیاتوری از کلیه در سال ۲۰۱۳ بصورت زنده چاپ شد که تحول عظیمی در حوزهی پزشکی محسوب میشود. پیشبینی میشود از سال ۲۰۲۵ به بعد، امکان چاپ اعضای بدن بصورت زنده فراهم شود و در دههی ۲۰۴۰ انسان خواهد توانست بسیاری از اندامها را در داخل بدن چاپ کند. به جای اینکه از جسد یا بدن افراد دیگر عضوی خارج شده و پیوند صورت گیرد، عضو در داخل بدن متناسب با نیاز فرد چاپ میشود که این تنها یکی از ابعاد توسعه در حوزهی سلامت و پزشکی است.
در برخی پیشبینیها گفته شده که مشکل افزایش سن و پیری با تجدیدپذیری اجزا حل خواهد شد که البته بر اساس برخی مسائل فلسفی رسیدن به آن شاید توهمی بیش نباشد؛ اما روندهای علموفناوری در نظام مادی و تجربهگرای غرب نشان میدهد که رسیدن به این امر نیز امکانپذیر است.
دو روند مهم در علموفناوری با سرعت بیشتری اتفاق خواهد افتاد؛ یکی «افزایش سرعت» و دیگری «تسلط انسان بر اجزای کوچکتر از ابعاد نانو» تا حدی که بتواند مواد هوشمند در آن مقیاس تولید نمود. یعنی در سطح اتمی و مولکولی بتوان بافت مولکولهای مواد را بصورت هوشمند طراحی کرده و مواد با خاصیتهای مختلف از آنها تولید کرد. در فیلمهای مفهومی که از سال ۲۰۵۰ منتشر شده است، کاربری مواد توسط انسان تعریف میشود؛ شیر آب از داخل یک دیوار صاف بدون اینکه چیزی داخل آن باشد بیرون میآید، پس از اینکه فرد صورت خود را شست دوباره شیر را در دل دیوار جای میدهد. یا فیلمهای مفهومی دیگری که در آنها کیف با دست فرد شکل گرفته و تبدیل به صندلی میشود. حوزهی مواد هوشمند بهسرعت در حال پیشرفت و رسیدن به محصول است و پیشبینی میشود تا سال ۲۰۵۰ به مرحله دستکاری ترکیبات و پیوندهای مولکولی و اتمی برسد.
از آثار دیگر این حوزه رباتهای اتمی، مولکولی و سلولی هستند که میتوانند کارکردهای متعددی داشته باشند. رباتهای سلولی که برنامهریزی شده و هدفدار به قسمتهای مختلف بدن فرستاده میشود و کارکرد خاصی که بیرون از بدن قابل کنترل بوسیلهی ماشین یا انسان است، انجام میگیرد. در دههی ۲۰۴۰ امکان ارتباط بدون واسطهی انسان با رایانه فراهم شده و انتقال دادهها در زمان کوتاهی بین انسان و رایانه انجام میشود. پروژههای بسیار بزرگی در این حوزه در اتحادیه اروپا، ژاپن و امریکا در حال انجام است و به نتایج اولیه هم رسیده که از بخشهای مختلف تشکیل شده از جمله عصبشناسی، شناخت سازوکار مغز انسان و بحث هوش مصنوعی و یادگیری ماشین که بتوانند این ارتباط را برقرار کنند و بحثهای ارتباطی و فناوریهایی که بتوانند اطلاعات را از مغز انسان به کامپیوتر و از کامپیوتر به مغز منتقل نمایند. در حقیقت امکان بارگذاری و دریافت اطلاعات در مغز فراهم شود. بدین ترتیب مشکلات فراموشی، ظرفیت پایین یادگیری و تمام مشکلاتی که به مغز و حافظه مربوط میشود تا حد بسیار زیادی رفع خواهد شد.
در حوزهی ژنتیک نیز فناوری به جایی میرسد که پدر و مادر میتوانند فرزند خود را با تمام ویژگیهای مدنظر طراحی کرده و با ژنی که دستکاری شده یا در رحم مادر یا در رحم مصنوعی آن را رشد داده و به دنیا بیاورند. یکی از سناریوهایی که به دلیل مسائل اخلاقی، دینی و حقوقی ممکن است دسترسی به آن ممکن نباشد؛ اما از نظر فناوری امکانپذیر خواهد بود، ساخت «انسانهای استاندارد» است. هر شرکتی بتواند افرادی با ویژگیهای خاص برای خود تولید کند. چنانچه امروز در حوزههای غیرانسانی این اتفاق میافتد. شرکتهایی که نیاز به چوب دارند، با فعالیتهای ژنتیکی درختانی با ویژگیهای خاص در جنگلهای طراحی شده ایجاد کرده و از منابع چوب آن بهرهمند میشوند و انواع میوهها و محصولات کشاورزی استاندارد در اندازههای مشخص تولید میشود.
بشر به دنبال آن است که به استانداردسازی انسان نیز دست یابد. رباتها بخش گستردهای از فعالیتهای انسانی را بر عهده خواهند گرفت. نیاز به کارهای فیزیکی کم شده، حمل ونقل کاملاً ماشینی میشود. رباتهای پرنده فعالیت گستردهای داشته و کار نقل و انتقال را انجام میدهند. در حال حاضر هم شرکتهای بزرگی مثل «آمازون» برای رساندن اجناس از انبار به دست مشتریان از رباتهای پرنده و کوادکوپترها استفاده میکنند؛ حتی در سال ۲۰۱۴ یک شرکت تولید فستفود، برای ارسال غذا به درب منازل از رباتهای پرنده استفاده میکرد؛ امروزه کاربرد این رباتها در صنعت فیلمسازی، سمپاشی و امدادرسانی گسترش پیدا کرده و پیشبینی میشود کارکردهای فراوانی در آینده خواهند داشت.
روابط انسانی متفاوت شده، جوامع انسانی دچار تغییر خواهند شد، مرزهای جغرافیایی از بین خواهند رفت. جنس کار کردن متفاوت میشود. منازل و ماشینها کاملاً هوشمند شده، پروژههایی که بیش از ده سال است آغاز شدهاند – مثل خانهها، اتومبیلها و تلویزیونهای هوشمند – به حد بلوغ میرسند و بدون واسطه با انسانها تعامل خواهند داشت؛ مالک خود را با کدی که دارد و ویژگیهای بیومتریک – مثل مردمک چشم، صدا و اثر انگشت – تشخیص خواهند داد. مالکیت اشیاء به یک یا چند فرد تعلق میگیرد و فقط آنها میتوانند از آن وسیله استفاده نمایند و اشیاء بصورت هوشمند اجازه استفاده از خود را به دیگران نمیدهند. تعامل انسان با اشیاء نزدیکتر میشود و از طریق صحبت کردن و لمس صورت میگیرد که تا امروز هم در طرحها و پروژههای آزمایشی و پایلوت بخشی از آن محقق شده است.
روشنایی، گرما، سرما، رطوبت و سایر شرایط در خانهها به روشهای مختلف نور مصنوعی، چرخش به سمت خورشید و انواع روشهایی که امروزه در حال آزمایش است، تغییر میکند؛ اتومبیلهای بدون سرنشین توسعه پیدا خواهند کرد؛ اتومبیلهایی که امروزه از حالت آزمایشگاهی خارج شده و از آزمایشهای عملیاتی تا حد مناسبی سربلند بیرون آمدهاند، قابل هدایت بصورت هوشمند یا اتوپایلوت میشوند. انواع تجهیزات آشپزخانه مثل چاپگرهای سه بعدی – که با دستورات مالکین خود یا کسانی که دسترسی برای آنها تعریف شده کار میکنند – گسترش پیدا خواهد کرد.
طبیعتاً این حجم از فعالیتهای ماشینی نیازمند انرژی بسیار زیادی است. شیوهی تأمین انرژی در جهان نیز تغییرات گستردهای خواهد داشت. مخصوصاً در دهه ۲۰۳۰ فناوریهایی مثل «همجوشی هستهای»، «تولید انرژی از عوامل طبیعی مختلف»، «بالا بردن بازدهی تجهیزاتی که انرژی مصرف میکنند»، «ایجاد چرخههای انرژی برای ذخیرهی دوبارهی انرژی مصرف شده»، عمدهی منابع انرژی خواهند بود و استفاده از ذخایر فسیلی کمتر خواهد شد. حتی در برخی پیشبینیها گفته شده است که هزینهی بسیاری از انرژیها مثل انرژی هستهای و انرژیهای طبیعی مثل انرژی خورشیدی و باد و جزر و مد از هزینههای استخراج و استفاده از سوختهای فسیلی کمتر میشود؛ لذا قبل از اینکه منابع فسیلی به پایان برسد نیاز به آن از بین میرود؛ یعنی میزان نیاز به سوختهای فسیلی کمتر شده و آلایندگی و مسائل پیرامون آن نیز کمتر خواهد بود. بنابراین با فناوریهای نوظهوری که امروزه ایجاد شده و پیشبینی میشود در آینده نزدیک به بلوغ برسد، جنس تأمین انرژی متفاوت خواهد بود.
یک بخش مهم در بحث تأمین انرژی، ذخیره انرژی است. انواع باتریهایی که با فناوریهای متعدد تولید میشوند؛ مثل «لیتیمهوا»، «لیتیمیون»، «لیتیمآهن»، «لیتیمگوگرد» و «باتریهای نمک گداخته» و پیشبینی میشود باتریهایی با ظرفیت و طول عمر مناسب تولید شود و امکان ذخیرهسازی انرژی در حجم کوچک و توان بالا و برای مدت طولانی را فراهم نماید. بسیاری از تجهیزات با استفاده از این باتریها کار خواهند کرد. فناوری پرتابل کاملاً رایج خواهد شد یعنی اغلب تجهیزات قابل حمل خواهند بود و نیاز به ثابت بودن در یک محل نخواهند داشت چنانچه روندهای اولیه آن در حوزه فناوریهای رایانهای و اخیراً در موتورها و ماشینهای الکتریکی قابل مشاهده است.
یک روند کلی در فناوریها، «شخصیسازی تجهیزات بصورت حداکثری» است؛ یعنی فرد هر جا بخواهد تجهیزات شخصی خود را بصورت حداکثری میتواند همراه خود داشته باشد. چه بسا همانطور که امروزه اپراتورهای مختلفی برای خدمات اینترنت و برق و گاز در کشورهای مختلف وجود دارد، اپراتورهایی هم برای خدمات فیزیکی مثل مسکن، ماشین و .. ایجاد خواهند شد. مالکیت افراد فقط از طریق فناوری منتقل خواهد شد.
موضوع بسیار مهمی که محل بحث است این است که با توجه به این تغییرات فناورانه و تغییرات بنیادی زندگی در سالهای آینده فضای کسبوکار چه تغییری خواهد کرد؟ جنس نیاز انسان تغییر میکند ولی انسان باز هم نیازمند است و هرچه بیشتر پیش برود نیازها تخصصیتر میشود و یک فرد امکان تأمین نیازهای خود را نخواهد داشت. هرچه انسان به ماشین وابستهتر میشود استقلالش نیز کمتر میشود؛ اگر صد سال پیش فردی تبعید میشد، امکان اینکه زندگی روزمره خود را بگذراند فراهم بود؛ اما در دنیای پیشرفتهی سال ۲۰۵۰ اگر منابع آب و برق و اینترنت از یک فرد گرفته شود، زندگی فرد مختل میشود.
اگر فناوری و خدمات فناورانه توسط اپراتورهای مربوطه قطع شود، زندگی فرد مختل خواهد شد؛ چنانچه در فیلمهای علمیتخیلی که ساخته میشود، بنگاههایی که اجزای بدن افراد را تهیه میکنند، اگر هزینهی خدماتشان تأمین نشود، قلب فرد یا اجزای دیگر را از سرویس خارج میکنند؛ مثل امروز که آب و برق را بعد از دو بار اخطار قطع میکنند. یا اگر هزینههای غذا و لباس که بصورت الکترونیکی منتقل و چاپ میشوند، پرداخت نشود، دیگر منتقل نخواهند شد! چه بسا در برخی شرایط مثل زیستبومهای مستقلی که طراحی شده، حتی هوا و نور هم بصورت خدماتی و کنترل شده است و باید هزینههای آن پرداخت شود.
سؤال این است که چه کارهایی آیندهی کار اقتصادی افراد را تشکیل میدهد و افراد از طریق آن، هزینههای گرفتن تمام این خدمات را میپردارند؟ جنس کار از کار فیزیکی به کار فکری و کارهای سطح بالاتغییر خواهند کرد. تولیدات افراد بیشتر از جنس کارهای اپراتوری، دستور دادن به ماشینها و در سطوح بالاتر تفکر، خلاقیت، ایجاد فناوریهای مختلف و توسعه فناوری خواهد بود. طبیعتاً اعمال قدرت در آن شرایط بیشتر خواهد شد. یعنی شرکتها نیازی به محل فیزیکی نخواهند داشت و هر کس در منزل خود میتواند خدماتی ارائه کند. اگر الآن آشپز بصورت فیزیکی آشپزی میکند، در آن شرایط طرح آشپزی و ایجاد یک غذا ارزش پیدا میکند و آن چیزی که فروخته میشود، دستور غذایی است که به چاپگر داده میشود تا آن را جاپ کند. اگر امروزه خیاط، لباس میدوزد، در آن شرایط طراحی که نقشه لباس را طراحی میکند و به پرینتر یا دستگاه افراد میفرستد، ارزش پیدا میکند.
بیشتر کارها از جنس کارهای فکری و نرم خواهد بود. با ایجاد و توسعهی چاپگرهای سه بعدی، پیشبینی میشود در سال ۲۰۲۰ مهمترین بازار، بازار نقشههایی باشد که پرینت میشوند. در سال ۲۰۱۳ لباس، کفش و وسایل مختلف بصورت پایلوت توسط پرینترهای سهبعدی پرینت شدند. خرید لباس اهمیت نخواهد داشت افراد نقشه لباس را میخرند و با چاپگرهای سهبعدی خود چاپ میکنند. آنچه اهمیت دارد مواد اولیه نیست، نقشهای است که باید منتقل شود؛ لذا افراد در منازل آنها را طراحی میکنند. بحث خدمات آموزشی، کارهای پژوهشی و طراحی کارهای محتوایی ارزش پیدا خواهند کرد. منبع درآمد افراد نیز از طریق انجام همین کارها خواهد بود.
طبیعتاً افرادی که گلوگاههای انتقال این طرحها را دارند و در درگاههای خدمات و محتوا قرار دارند، بیشترین سود را به دست خواهند آورد. ضمن اینکه سلطهی این شرکتها در فضای اقتصادی آینده بیشتر خواهد شد؛ چرا که الآن با توجه به اینکه ارتباط رودررو بین مشتری و خریدار هنوز وجود دارد، راههای دور زدن وجود دارد؛ اما در آینده، اینکه کسی بتواند دستور غذایی یا طرح تجهیزات یا پوشاک را از طریقی غیر از طریقی که تعریف شده به افراد برساند، بسیار سخت خواهد شد.
در حال حاضر سایتهای تخصصی، ژورنالها و کتب مختلفی در مورد آیندهی جهان نوشته شده است و حتی برنامههایی که کشورها نوشتهاند بصورت جامع به پیشرفتهای علمی اشاره کردهاند و تصویرهای عجیب و غریبی ارائه شده است؛ اما در تصویری که ارائه شد، سعی بر این بود که معقولترین پیشبینیها ذکر شود؛ و از ذکر پیشبینیهای دور از واقعیتی مثل «نمردن انسان»، «خلق موجودات جدید» خودداری شود. در این گفتار سعی بر این بود که نتایج اولیهی فناوریهایی که در حال حاضر آغاز شدهاند مطرح شده و پیشبینیهای معقولی که در مورد آنها وجود دارد، ارائه گردد.
در کنار همهی این پیشبینیها باید به این نکته نیز دقت داشت که در سیستمهای آشوبی، اتفاقات ناگهانی بسیار زیادی رخ میدهد و بروز برخی از این اتفاقات ناگهانی و پیشبینی نشده، روندها را کاملاً تغییر میدهد. در ۳۵ سال آینده نیز با وجود بالا بودن سرعت رشد فناوری و ایجاد تغییرات بسیار زیاد علموفناوری، احتمال اینکه رویکردها، فلسفهها و جهانبینیهای دیگری ایجاد شود و ناگهان روندها را تغییر دهد، وجود دارد. اتفاقاً عدهای هستند که روی موضوعاتی از این دست، کار میکنند. در حوزهی علوم انسانی و فنی، دانشمندانی هستند که رویکردهای نقادانه به رشد تکنولوژی دارند و معتقدند روند موجود به حدی میرسد که به انفجار میانجامد و انسان نمیتواند فناوری را بیش از یک حد مشخصی توسعه دهد و به حدی میرسد که از خودش جا میماند؛ یعنی انسان نمیتواند با سرعتی که تکنولوژی پیش میرود، پیش برود و یک نقطهی شکست در فناوری اتفاق میافتد و امکان توسعهی بیش از آن وجود نخواهد داشت.
این نگاه یک نگاه نقادانه و متفاوت به فناوری است که طیف وسیعی دارد و از «افرادی که فکر میکنند فناوری متوقف میشود یا بخاطر تبعات منفی اخلاقی، روحی، فرهنگی و زیستمحیطی که فناوری دارد، خود انسان جلوی توسعه آن را میگیرد» تا «کسانی که معتقدند انسان به جایی میرسد که فناوری را نابود میکند و یک برگشت به عقب اتفاق خواهد افتاد» را شامل میشود.
[۱] Jules Verne
[۲] Augmented Reality
[۳] Precision Farming
[۴] Vertical Farming
[۵] Biosphere 2