خیلی آمار و ارقام و خبرهای درست و غلط از چالشها و مشکلات کوچک و بزرگ اقتصادی و سیاسی و امثال این به گوشمان میرسد؛ اما کمتر خبر و اطلاعاتی به اندازه دیدن شاخص جهانی کارآفرینی (GEI) نگرانم کرده بود. نموادارهای زیر را ببینید؛ خواهید فهمید که باید برای آینده نگران بود.
شاخص جهانی کارآفرینی ۱۵ زیر شاخص دارد. ما در کل، در اواسط لیست کشورهای جهان هستیم، اما دو زیر شاخص دوم و سوم بسیار تأملبرانگیز است. نمودار اول کشور آمریکاست که در صدر کشورها قرار دارد. مهارتهای استارتاپی این کشور ۱۰۰ است و ریسکپذیری در آن ۹۶.۹ درصد و نمودار دوم ماییم. با مهارتهای استارتاپی ۹۹.۴۲ درصد که رتبه هفتم جهانیم و ریسکپذیری ۱.۳۶ درصد رتبه ۴ تا به آخر را داریم. این یعنی آن همه مهارت هم به درد نمیخورد چون کسی نیست که روی آن ریسک کند و سرمایهگذاری!
خب، ربط موفقیت در آینده به خطرکردن در امروز هم آنقدر روشن است که نیازی به استدلال برای آن نیست. کافی است ریسک و آینده را گوگل کنید تا جملات و نقل قولهای افراد مشهور و بزرگان را در این مورد ببینید و بفهمید که حتی برایان تریسی هم گفته است که آینده برای کسانی است که ریسک میکنند نه کسانی که راحتطلبی را پیشه کردهاند!
این ربط در سطح ملی و ساختن آینده کشور بسیار مهمتر است. ملتی که خطر نکند، جایی در آینده جهان نخواهد داشت و محکوم به حذف و فراموشی است. و ما با این ساختارها، بروکراسیها، نظامات محافظهکار نظارت و ارزیابی و عدم تفکیک خطا و فساد عملا آینده را فدای آسایش و رفع دغدغههای امروز میکنیم. آنچه قبل از علم و فناوری و استعداد و منابع ملی برای ساختن آینده و رشد کشور نیاز است، جسارت تصمیمگیری و خطر کردن است که روز به روز هم با نیروهای بیرونی مثل تحریمها و تهدیدات خارجی و هم با عوامل درونی مثل پیچیدگیهای بروکراتیک و جلوگیری از هر کار جسورانه به بهانه مبارزه شعاری با فساد در حال کم شدن است. برای داشتن آینده باید خطر کرد و حاکمیت هم باید از کسانی که خطر میکنند، حمایت کند نه اینکه مسئولان بگویند دولت ریسک نمیکند و بنگاههای اقتصادی باید ریسک فعالیتها را بپذیرند!!
[پاییز ۹۸]