مهمترین اصل در تجزیه، تحلیل و حل هر مسئله فهم فضای مسئله و یافتن رویکرد و منظر درست برای شناخت و تحلیل آن است. آنچه در مواجهه­ی نظام و دستگاه­های مسئول با موضوع فضای مجازی در جریان است، نشان از عدم درک درست بنیان­ها و فضای مسئله دارد. به این علت است که در حال حاضر، اغلب راه‌حل­ها و اقدامات، بی‌حاصل و کم اثرند و مسئله روزبه‌روز پیچیده می‌شود. به عبارتی همانطور که در درمان بیماری­ها – خصوصاً بیماری‌های پیچیده – شناخت بیماری و علل آن مقدم بر درمان است و تشخیص غلط می‌تواند موجب بدتر شدن اوضاع و بی‌اثر شدن درمان شود، در مسائل اجتماعی نیز شناخت و تشخیص درست از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و مقدم بر هر درمان و دارویی است. به عبارتی اگر مسئله درست فهمیده شود، خواهیم فهمید که ایجاد شبکه اجتماعی، ایمیل، موتور جستجو و پیام رسان ملی در مقابل فیسبوک و جیمیل و گوگل و تلگرام، هرچند می‌تواند مهم باشد؛ اما مسئله‌ی نظام در سطح کلان نیست!

در مواجهه با فضای مجازی رویکردها متفاوت است. عده­ای این فضا را حاصل کاربردها و استفاده‌های فناوری اطلاعات و ارتباطات در دنیای امروز می­دانند؛ برخی فضای مجازی را عرصه­ای مانند اقتصاد، سیاست و فرهنگ می‌پندارند؛ و برخی آن را ابزاری بی‌جهت برای تسهیل امور بشر – خواه در راستای خیر و خواه در جهت شر – می‌دانند. طبیعی است که هر یک از رویکردهای فوق تبعاتی دارد و نوع مواجهه یا مقابله با فضای مجازی را متفاوت می‌سازد و داشتن یک تصویر درست از این فضا برای تعیین نوع برخورد با آن ضروری است. اما از آنجا که توصیف و تعریف فضای مجازی با توجه به وسعت، پیچیدگی، سرعت تغییر و درهم تنیدگی آن با فضای واقعی، کاری سخت و شاید ناممکن است، در ادامه سعی خواهد شد با بیان نکات کلیدی و قواعد مبنایی فضای مجازی و با استفاده از استعاره‌ها و تمثیلات، ساختار و ماهیت کلان این فضا ارائه و رویکرد درست در مواجهه با آن بیان شود.

از وقتی در عصر حَجَر، «کشاورزی» به صورت پراکنده شروع شد تا عصر کشاورزی در جهان مستقر شد و تمدن‌های عصر کشاورزی شکل گرفتند، چندهزار سال طول کشید. از وقتی در قرن ۱۶ و ۱۷ اولین اختراعات صنعتی شکل گرفت تا قرن ۱۹ که جوامع صنعتی شکل گرفتند و عصر صنعت مستقر شد چندصد سال طول کشید و از زمانی که در نیمه قرن بیستم اولین کامپیوتر‌ها پیدا شد تا مستقر شدن جوامع اطلاعاتی و آغاز عصر اطلاعات چند ده سال طول کشید. نکته‌ی کلیدی این است که در «دوران گذار» چندهزار ساله‌ی عصر کشاورزی، چندصد ساله‌ی عصر صنعت و چندده ساله‌ی عصر اطلاعات، همان قواعد عصر قبل بر جهان حاکم بود و نشانه‌های نوپدید عصر جدید از قواعد عصر قدیم تبعیت می­کرد. کشاورزی در عصر حجر یک کار جانبی کنار سبک زندگی انسان غارنشین و شکارچی آن عصر بود. در قرن ۱۶ و ۱۷ اختراعات صنعتی از پدیده‌های لوکس بود و صنعتگران و پیشروان تولید صنعتی، نخبگان جامعه بودند و اختراعات صنعتی حداکثر تسهیل­گر زندگی در عصر کشاورزی شدند؛ اما بعد از استقرار عصر جدید فعالیت‌های اصلی عصر قبل به فعالیت­های پشتیبان تبدیل شدند. کار نخبگان عصر قبل به کار کارگران عصر جدید تبدیل شد و نهادهای حکومتی، مدیریتی و پشتیبانیِ جدیدی متولی گرداندن و پیش بردن جوامع جدید شدند. مثلاً در عصر کشاورزی سازندگان دستگاه‌های مکانیکی پیشروان و قشر برتر جامعه بودند؛ اما در عصر صنعت این افراد به کارگران کارخانه‌ها و قشر متوسط جامعه تبدیل شدند و کشاورزان به‌تدریج کمتر شدند (بطوریکه در حال حاضر در جوامع صنعتی پیشرفته کمتر از ۳ درصد جامعه فعال را کشاورزان تشکیل می‌دهند.) و نقش پشتیبان جامعه صنعتی را ایفا کردند.

نکته‌ی کلیدی در مورد فضای مجازی این است که در ۳ یا ۴ دهه گذشته فناوری اطلاعات یک ابزار، یک فناوری یا یک تسهیل­گر در انجام امور و کمک به رشد جوامع صنعتی بود؛ اما در دهه‌ی اخیر فضای مجازی معنی تمدن و عصر اطلاعات به خود گرفته و در حال تغییر قواعد بنیادین و ساختارهای اساسی جوامع است. این یعنی فضای مجازی در کنار بقیه شئون عصر صنعت و جامعه صنعتی قابل تحلیل نیست بلکه همه شئون با توجه به زیرساخت­ها و قواعد عصر اطلاعات باز تعریف خواهند شد. آنچه این دوره را مهم و حیاتی می‌کند تأثیر بازیگران کلیدی در قواعد پایه­ای عصر آینده است. مبانی و اصول «اقتصاد»، «سرمایه» و «دارایی» در حال تغییر است؛ ارتباطات اجتماعی و ساختارهای جوامع متحول می‌شوند؛ مفهوم مرز و کشور و استقلال با باز تعریف روبروست؛ شغل، مفهومی جدید را تجربه می‌کند؛ حکمرانی و تنظیم­گری، شکل جدیدی گرفته است؛ و پدیده‌ها و نهادهایی در حال ظهور است که در عصر صنعت وجود نداشت. تحلیل این عصر جدید با عینک تحلیلگر عصر صنعت، حتماً ما را به بیراهه خواهد کشاند. اقداماتی که دو دهه پیش با نگاه ابزاری و تسهیل­گر به فناوری اطلاعات و ارتباطات می‌توانست درست باشد، دیگر کارآمد نیست. تفاوت­های بنیادین عصر اطلاعات با عصر صنعت که می‌تواند همه‌ی ساختارهای جامعه را تحت تاثیر قراردهد، در ادامه ارائه شده است. البته بدیهی است که تفاوت‌ها و ویژگی‌های عصر اطلاعات به همین موارد خلاصه نمی‌شوند و توضیح این ویژگی‌ها و تفاوت‌ها نیازمند مجالی است مفصل؛ اما سعی شده است موارد اساسی که علت بروز سایر تفاوت‌ها می‌شوند و می‌توانند نگرش به فضای مجازی را اصلاح کنند، فهرست شوند.

روندها و تغییرات کلیدی در فضای مجازی و عصر اطلاعات

      • واسط‌های فناورانه، ماهیت ارتباطات و مفاهیم بنیادین «هویت»، «شبکه» و «جامعه» را دستخوش تغییر جدی خواهند کرد. توسعه واسط‌های قابل مدیریت (interface ها) در همه‌ی اشیاء و اجزاء زندگی بشر و تسلط پردازش ماشین بر این واسط­ها باعث خواهد شد بسیاری از تعاملات و ارتباطات توسط هوش مصنوعی و قدرت پردازش ماشین کنترل شود. مبنای این تفاوت، مدیریتِ ارتباط هر عنصر و جزء در جامعه و طبیعت با دیگر عناصر از طریق واسط­های تکنولوژیک است. تاکنون ارتباطات تلفنی و مخابراتی، اینترنت و فناوری‌های نوظهور دیگر، بخشی از ارتباطات انسان با سایر افراد را تسهیل می‌کردند که به همان اندازه نیز قابل کنترل و مدیریت بودند؛ اما همانطور که در مقدمه بیان شد، این روند از یک تسهیل­گرِ ارتباطاتِ انسان‌ها در عصر صنعت در حال تبدیل شدن به شکل‌دهنده و مدیریت‌کننده ارتباطات انسان با دیگر انسان‌ها، طبیعت، اشیاء و حتی با خود اوست.
      • ثبت، تمدن ساز است. اینکه انسان‌ها چگونه با هم تعامل و معامله می‌کنند و چگونه آن را ثبت می­کنند، ساختارهای اجتماعی و حکومتی جوامع را شکل می­دهد. در عصر صنعت، ثبت در نهادهای واسطِ مورد اطمینان (trusted third party) توسعه پیدا کرد. بانک­ها، مراکز ثبت احوال و اسناد، روش­های انتقال مالکیت­، حسابداری و حسابرسی توسط ناظر تایید شده و بسیاری از این عناصر سوم ایجاد شد و ساختارهای اجتماعی حکومت­ها و نهادهای ملی و بین المللی بر همین مبنا شکل گرفت. تا چند سال پیش فناوری اطلاعات تسهیل­گر همین روش­های ثبت و ابزاری برای فرایند­های نهادهای واسط بود. توسعه فناوری نوین زنجیره بلوکی (block chain) و قراردادهای هوشمند، اصل نیاز به عنصر سوم و نهاد واسط را با چالش مواجه کرده است. این موضوع باعث شده اغلب حکومت‌ها خصوصاً حکومت‌های پیشرو به فکر چاره‌جویی برای بازتعریف نهادها، قدرت نرم خود و سازوکارهای تنظیم گری در این عصر نوین باشند. این تغییر شاید مهمترین تغییری است که نهادها، حکومت‌ها و جوامع عصر اطلاعات را شکل خواهد داد. به گفته‌ی یکی از اعضای هیأت مدیره بانک مرکزی آمریکا همانطور که با ایجاد «بانک» و «حسابداری دو طرفه» تحولات بزرگی در دنیا اتفاق افتاد که تا قبل از آن، امکان پیش‌بینی‌شان وجود نداشت، اکنون نیز «فناوری زنجیره بلوکی» و «قرارداد هوشمند» تغییرات بزرگ و غیر قابل پیش‌بینی را در جهان ایجاد خواهد کرد.
      • زمان ده برابر سریعتر عمل خواهد کرد. همانطور که بیان شد در عصر صنعت هزاره‌ها به سده و در عصر اطلاعات سده­ها به دهه تبدیل شده‌اند؛ یعنی سرعت تحولات هر عنصر نسبت به قبل حدوداً ۱۰ برابر شده است. این تغییر هر چند مشهود است؛ اما در اقدامات ما چندان اثر گذار نبوده است. به عبارتی سرعت تصمیم، اقدام و رسیدن به نتیجه باید ۱۰ برابر شود و جنس محاسبات و طراحی‌ها نیاز به تغییر دارد. حکومت‌های پیشرو به سرعت در حال ابداع و استفاده از روش‌های طراحی، اجرا و تجربه سریع هستند.
      • دارایی‌ها و سرمایه در عصر اطلاعات تغییرات بنیادین خواهد کرد. اگر در عصر کشاورزی، «زمین» سرمایه بود؛ و در عصر صنعت، «انرژی»، «نفت»، «طلا» و «نیروی انسانی» به سرمایه تبدیل شد؛ در عصر اطلاعات، «دارایی‌های نامشهود» عمده‌ی سرمایه بشر و بنگاه‌های اقتصادی را تشکیل خواهد داد. شاید جالب باشد همانطور که اقتصاد عصر صنعت چندده و یا چندصد برابر اقتصاد عصر کشاورزی شد، پیش‌بینی می‌شود ابعاد اقتصادی عصر اطلاعات نیز چندصد برابر عصر صنعت باشد. این یعنی دارایی‌های فعلی جوامع و کشورها بخش کوچکی از دارایی‌های آن­ها در آینده به حساب خواهد آمد.
      • سبک زندگی انسان عصر اطلاعات تفاوت بنیادین با سبک زندگی انسان عصر صنعت دارد. جامعه کارگریِ فصلی و تنظیم شده با پدیدهای طبیعی – مثل طلوع و غروب و آب و هوا – در عصر صنعت، روی به استاندار شدن و تنظیم شدن با ساعت و سوت کارخانه و قراردادهای بشری آورد؛ و جامعه‌ی مدرن که قواعد آن توسط سرمایه‌داران و حکومت‌ها تعیین می­شد را شکل داد. عصر اطلاعات عصر از بین رفتن بسیاری از قواعد استاندارد و عصر قاعده‌گذاری هر فرد و اجتماع برای خودش خواهد بود. با کمرنگ شدن مرزهای زمانی، زبانی و جغرافیایی، هر فرد حاکم و قاعده گذار دنیای خود است و هماهنگی بین افراد و جوامع را «تکنولوژی» بر عهده خواهد گرفت. این یعنی ماهیت تمدن‌های عصر اطلاعات پیوستگی و یکپارچگی تمدن‌های صنعتی را نخواهند داشت و تمدنی شناور و توزیع شده در راه است. این تحول مهم نیز رویکردهای مدیریت و تعامل با جامعه و روش‌های حکومت و تنظیم گری را با تغییرات بنیادین مواجه خواهد نمود.
      • مرز حکومت و جامعه کمرنگ خواهد شد و حکومت‌داری مفهومی نوین را تجربه خواهد کرد. تغییرات بنیادین گفته شده، همه‌ی ساختارها و سازه‌های بشری خصوصا حکومت‌ها و شیوه‌های اداره‌ی جامعه را دستخوش تغییر خواهد کرد. حاکمان عصر صنعتی که عادت به تعیین سیاست برای جامعه داشتند و خود را متولی قاعده‌گذاری و تصمیم‌گیری برای جامعه می‌دانستند یا باید کنار بروند و یا باید نقش تنظیم‌گری نهادهای اجتماعی کوچک و بزرگ را به رسمیت بشناسند و به روش‌های حکمرانی توزیع‌شده، متنوع و اقناعی تن بدهند.