نکاتی در مورد بچههای زیر ۷ سال (بخش دوم)
حالا فرض کنیم بچه به هر ترتیبی یک شخصیتی پیدا کرده و خواستهها و نیازهایی در او ایجاد شده است. اصل بعد این است که به جای اجابت همه خواستهها و نیازهای او آنها را مدیریت کنیم. یعنی فرض کنیم بچه به هر دلیلی چیزی را خواست این تفکر که باید هر چیزی را که بچه میخواهد برای او فراهم کرد، بسیار دید غلطی است. حتی اگر این موارد ضرر ندارد، شما هم در تأمین آنها مشکلی ندارید افراط در اجابت درخواستهای غیر منطقی بچهها به آنها ضربه خواهد زد. مثلا اینکه بچه هر اسباببازی که خواست برای او بخریم، هر خوراکی خواست برایش تهیه کنیم یا هر جا خواست ببریمش کار درستی نیست. توقعات بچه، طلبکاری او از دیگران، تعادل رفتاری، خویشتنداری و بسیاری ویژگیهای شخصیتی دیگر او با همین رفتارها ضربه میخورد. خوب پس چه میتوان کرد؟ برقراری تعادل در خواستهها با جایگزین کردن سایر موارد مطلوب و جذاب برای کودک بهترین کار است. مثلا اگر بچه به صورت افراطی اسباببازی میخواهد اسباببازی را با پارک رفتن، کاردستی ساختن، مهمانی رفتن و امثال اینها جایگزین کنید. در مرحله بعد پرت کردن حواس کودک از خواسته خودش است. در سنین پایینتر این کار بیشتر جواب خواهد داد. دقت کنید که یکی از ویژگیهای کودک زندگی در لحظه است. یعنی اگر بتوانید در لحظهای که یک نیاز و خواسته در او ایجاد میشود فکر و حواسش را به سمتی (البته درست و صحیح) منحرف کنید، نیاز و خواسته در او فروکش خواهد کرد. در کودکان بزرگتر گاهی مقاومت در برابر خواستههای غیر منطقی هم لازم و حتی مفید است. اما در همه مراحل مقاومت، برخورد مناسب، روی خوش و صداقت را در خود حفظ کنید.
به جای اینکه بچه را نهی کنید، شرایط انجام کارهای نامطلوب و نادرست و خطرناک را از بین ببرید. به اصطلاح به جای اینکه بچه را به میخ بکشید وسائل و لوازم خطرناک برای او را به میخ آویزان کنید. به جای اینکه مثلا ظروف را در جایی بگذارید که دست بچه برسد و هی بخواهید با تهدید به او بگویید دست نزن، ظرفها را جایی بگذارید که او نبیند و در دسترسش نباشد. توجه کنید بچه مهمتر از دکوراسیون و نظم خانه است، لازم است در برخی موارد دکور و جای وسائل را به خاطر بچه به هم بریزید!
از مقایسه کودک با دیگران، با خودتان (یعنی ما که بچه بودیم) و حتی خودش (قبلا بهتر بودی) بپرهیزید. داشتن استانداردها و اصول ثابت و مقایسه رفتارها با آن اصول و استانداردها به مراتب بهتر از مقایسه بچه است. همیشه او را به بهتر بودن تشویق کنید و کمتر از بد بودن پرهیز دهید.
یک نکته دیگر احساس نگرانی شما در مورد کودک است که بچه خودش این نگرانی را احساس میکند و این نگرانی به او هم منتقل میشود. نسبت به بچه دقت و توجه داشته باشید اما نگرانی، وسواس و استرس در هیچ شرایط و در هیج موردی خوب نیست و باعث به هم خوردن تعامل شما با کودک خواهد شد. حتی این به هم خوردن میتواند دلسوزی و حمایت بیش از حد باشد.
برای بچه در طول روز و هفته و ماه و سال وقت بگذارید. کم و زیاد شدن این وقت گذاشتن برای بچه خوب نیست. متأسفانه خیلی مشاهده میشود که والدین خصوصا پدرها چون وقت ندارند به صورت مستمر به بچه رسیدگی کنند و برای او وقت بگذارند برای خلاصی از عذاب وجدان مثلا هر چند هفته یا چند ماه یکبار چند روز با مسافرتی، مرخصیای یا برنامهای خاص به خیال خودشان جبران مافات میکنند. یا میخواهد بیتوجهی و کمکاری خود را با یک هدیه بزرگ جبران کنند. یکی از دلایل از دست رفتن بچه افراد متمول و پولدار همین است. چون وقتشان برای پول درآوردن میگذرد و پول را خرج بچه میکنند!! اگر همان وقت را صرف بچه کنند به یقین نتیجه بهتری میگیرند. به نظر من هیچ اسباببازی، برنامه، سفر و رویدادی جای وقتی را که پدر و مادر برای بچه میگذارند، نمیگیرد. وقت گذاشتن برای بچه هم مثل خواب است. یعنی هیچ وقت شما نمیتوانید یک هفته نخوابید بعد آخر هفته ۲۴ ساعت بخوابید! بچه هم همینطور است.
یک اصل بدیهی هم که خیلی گفتهاند این است که بچه آینه والدین است. خودمان را درست کنیم تا بچهها درست شوند. حتی اگر نمیتوانیم خودمان را درست کنیم، پیش بچهها درست رفتار کنیم. فکر کنم این منجر به درست شدن خودمان هم بشود البته کمکم (در خود من تأثیرات خوبی داشت) در بین همه ویژگیها هم سه ویژگی صداقت، وفای به عهد و گذشت به نظرم خیلی در بچه مهمه. البته این نظر منه!
آخرین نکته هم اینکه بچه رو از سر باز نکنید. یعنی اگر هم حال و وقت ندارید که صرف بچه کنید برای از سرباز کردنش نقشه نکشید. بچه توی خونه ول بگرده و و با اسباب و وسائل خونه ور بره و نق بزنه بهتره تا با یه وسیله بیخود مثل خیلی از این برنامههای تلویزیون، بازیهای کامپیوتری و اسباببازیها و خوراکیهای بیخود سر کار بره! شما کار خودتون رو بکنید اون هم کار خودش رو، نمیخواد ساکتش کنید بعد از یک مدت هم میفهمه که از شما آبی براش گرم نمیشه یک فکری برای خودش میکنه و نیازی هم به این سرگرمیهای مزخرف نداره!!
خرداد ۹۳
نکاتی در مورد بچههای زیر ۷ سال (بخش اول)
خیلی دلم میخواد مستقیم برم سر اصل مطلب و شروع کنم و به گله و نقد فضای موجود و محصولات رایج در حوزه کودک و آموزش و بازی و اسباببازی. اما چه کنم که از اولش شروع کردم خیلی با کلاس مراحل رشد رو گفتم و حالا موندم تو رو دربایستی خودم که به ترتیب و تدریج و طبق یک روند منطقی پیش برم!!
با این تفاسیر سعی میکنم توی این پست اصول تعامل والدین با کودکان زیر هفت سال رو کمی توضیح بدم. البته توی پستای قبلی و متناسب با ابعاد مختلف رشد برخی از این نکات رو گفتم اما در این پست به خواست خدا به صورت منسجم و دستهبندی شده این اصول رو مینویسم.
اصل اول اینه که بچه زیر هفت سال رئیسه! یعنی بچه توی این سن خیلی قابلیت حرف شنوی بحث منطقی و اطاعت از امر و نهی ما رو نداره. به زور هم اگر مجبورش کنیم قطعا بهش ضربه زدیم. البته طبیعیه که بین بچه یک ساله و ۶ – ۷ ساله در این زمینه تفاوتهایی هست اما به صورت کلی این اصل حاکمه. بنابراین شیوه مدیریت، هدایت و تربیت بچه نمیتونه به صورت امر و نهی باشه و هی به بیچاره بگیم این کار رو بکن این کارو نکن.
دومین مطلب اینه که حتما رفتارهای بچه باید رصد بشه ونسبت به رفتارها حساسیت وجود داشته باشه اما خیلی مهمه که این رصد بدون دخالت در کارهاش باشه. یعنی تا یک خطا، ضعف یا ناتوانی در بچه در هر بعدی دیدیم ندویم وسط و بخوایم اصلاح یا تقویتش کنیم. این کار نه تنها موجب اصلاح و تقویت بچه نمیشه بلکه باعث ضعف بیشتر و حساسیتش نسبت به ما خواهد شد. اینه که مثلا اگر دیدید بچه نمیتونه یک کاری رو انجام بده یا در یک جایی خیلی موفق نیست یا خطایی داره انجام میده اگر به خوش صدمه و ضرر نمیزنه ولش کنید و بذارید خودش کارش رو اصلاح کنه و در کارها و روابطش دخالت نکنید.
با توجه به این مطلب نکته سوم اینه که والدین باید در اصلاح و تغییر بچه صبر داشته باشند و با کارهای بلندمدت تغییری رو در رفتار بچه ایجاد کنند. انتظار تغییر و اصلاح بچه در یک زمان کوتاه یک انتظار خیالیه. اگر بچه یک ضعفی داره، یک مشکل رفتاری داره، یه اخلاق بد داره نمیشه با یک تذکر، دعوا، تشویق یا کار کوتاهمدت دیگه این رو اصلاح کرد. اتفاقا بچه اگر بفهمه که به خاطر این ضعف یا رفتار نادرستش مورد توجه قرار گرفته بیشتر اون رو انجام میده. چون اصل جلب توجه حتی اگر با دعوا و اخم هم همراه باشه برای بچه جذابه. یا مثلا بچهای که برای دروغ نگفتن جایزه میگیره باید دروغ بگه که برای نگفتنش جایزه بگیره دیگه وگرنه اگر هیچوقت نگه که بهش جایزه نمیدیم!! این رو بچهها میفهمن حتی اگر ما نفهمیم!!
چهارمین اصل توجه به اینه که نمیشه کودک رو به زور رشد داد بلکه باید محیط رشد را براش فراهم کرد. در حقیقت برای تنظیم رشد کودک به جای تمرکز بر او بر متغیرهای جانبی تمرکز کنید. فضای اتاق کودک، ارتباطات با دیگران، جاهایی که بچه را میبریم، وسائل و لوازمی که در اختیار او قرار میدهیم و مهمتر از همه رفتارهای خود ما محیط رشد کودک را تشکیل میدهند و در حقیقت روند رشد کودک را تعیین میکند. به جای نظارت بر بچه بر این عوامل تمرکز کنید.
یک نکته (فراهم کردن زمینه رشد کودک مبتنی بر مرحله رشد)
مراحل رشد (مهارتهای اجتماعی)
سن | مرحله رشد اجتماعی | فعالیتهای کمکی |
حدود ۳ هفته | هنگام صحبت با او دهانش را حرکت داده، زبان را بیرون آورده و خود را تکان میدهد | به طور مکرر تماس چشم با چشم و پوست به پوست با او داشته باشید |
حدود ۱۲ هفته | چرخاندن سر به سمت صدا – لبخند زدن | برقراری تماس چشمی با کودکان هنگام شیردادن |
حدود ۱۶ هفته | بیتابی کودک هنگام تنهایی و آرام شدن او هنگام حضور اعضای خانواده | تقلید کارهای کودک به صورت اغراقآمیز – وقت بیشتر برای بازی با او |
حدود ۲۰ هفته | برقراری ارتباط به چهار طریق: گریه، صدا در آوردن، حالات صورت، حرکات بدن | با تغییر در زیر و بمی صدای خودتان، صداهای او را تقلید کنید |
حدود ۲۴ هفته | واکنش به نوازش کردن، ضربه میزند، چنگ و سیلی میزند | به کودک برای عادت کردن با غریبهها وقت کافی بدهید |
حدود ۲۸ هفته | علاقمند به شرکت در بازیهایی مثل دس دسی | زیاد محبت کنید – انجام بیشتر بازیها – تماس با او |
حدود ۳۶ هفته | نگاه به کودکی دیگر و ابراز علاقه به او – کارهایی برای جلب توجه | محبت به کودک – محکم ادا کردن کلمه “نه” برای درک پاسخ منفی |
حدود ۱۵ ماه | علاقمند به گردهماییهای اجتماعی – تعقیب گفتگوها و سروصدا در فواصل گفتگوها | او را در نزدیکترین مکان به جمع بنشانید |
حدود ۱۸ ماه | نگاه به کودکی دیگر و ابراز علاقه به او – کارهایی برای جلب توجه | او را تشویق به اظهار محبت کنید |
حدود ۲۴ ماه | به صورت افراطی به انجام کارهای ممنوعه متوسل میشود | کمک کنید معنای مشارکت را درک کند |
حدود ۳۰ ماه | احساس رقابت در او دیده میشود | مشارکت را به صورت بازی درآورید |
مراحل رشد (رشد زهنی)
سن | مرحله رشد | فعالیتهای کمکی در این مرحله |
از روز سوم | واکنش کودک به سمت صدای شما و عمدی بودن نگاه او | صحبت با کودک در فاصله ۲۰ تا ۲۵ سانتیمتری |
حدود ۴ هفته | صحبت با آرامش توأم با ساکت شدن نوزاد – صدای خشن یا بلند توأم با اضطراب نوزاد | خواندن لالایی برای نوزاد |
حدود ۶ هفته | زدن لبخند کوتاه | حفظ تماس چشمی |
حدود ۸ هفته | نگاه کردن در جهت صداها و حرکات – خیره شدن به اشیاء | جذاب کردن محیط اطراف وی – گذاشتن فرفره و آینه در تخت خوابش |
حدود ۱۲ هفته | نگاه کردن به انگشتانش و تکان دادن آنها به طور ارادی | انجام دادن بازیهای جسمانی با وی مثل تکانهای ملایم، خم کردن نوزاد، کشیدن دست و قلقلک دادن پا |
حدود ۱۶ هفته | علاقهمندی به اسباببازیهای جدید، مکانهای جدید و افراد جدید و حسهای جدید | در اختیار قرار دادن اسباببازیهای مختلف با اندازهها، شکلها، جنسها و کاربردهای مختلف |
حدود ۲۰ هفته | دوست داشتن بازی از جمله آب بازی | تا میتوانید با او بازی کنید |
حدود ۲۴ هفته | سعی در جلب توجه با ایجاد صداهای مختلف – شروع خجالت از غریبهها | انجام بازی پرت کردن اشیاء و پس دادن آن – صدا زدن اسم او به صورت مکرر |
حدود ۲۸ هفته | شروع به تقلید کارهای ساده | نشان دادن تصویر کودک در آینه برای بدست آوردن تصویری از خود |
حدود ۳۲ هفته | به دنبال اسباببازی که انداخته است میگردد | کمی خارج از دسترس او اسباببازی را قرار دهید تا هنگام خواستن به او بدهید |
حدود ۳۶ هفته | شناختن بازیها و شعرهای آشنا – پیشبینی حرکات | کارهایی را که با او میکنید برایش توضیح دهید – اجازه بازی با وسایل بیخطر آشپزخانه |
حدود ۴۰ هفته | اگر بپرسید بابا کجاست به دنبال بابا میگردد – بای بای کردن | کمکم با هم کتاب تماشا کنید – انجام بازیهای انداختن و برداشتن اشیاء – قایم باشک با اسباببازی برای تقویت حافظه |
حدود ۴۴ هفته | فهمیدن مفاهیم داخل و خارج، اینجا و آنجا | خواندن کتاب و مجلات |
حدود ۴۸ هفته | تکرار نام خود – نه گفتن با تکان دادن سر خود | تمرکز روی نام اشیاء و قسمتهای بدن |
حدود ۴۸ تا ۵۲ هفته | سعی در گرفتن دو مکعب در یک دست | دادن دو مکعب در یک دستش |
حدودا از ۳۷ هفتگی به بعد | نام خود را میداند – نه را میفهمد – نشان دادن محبت زیاد به شما با فشردن خودش به شما | تشریفات اجتماعی مثل بای بای کردن، بوسیدن، سلام کردن و … را با او انجام دهید |
حدود ۵۲ هفته | بیان دو سه کلمه معنیدار – شناسایی شیء در کتاب و اشاره به آن – شروع به فهم پرسشهای ساده | خواندن داستانهای کوتاه برای او |
از ۱۵ ماهگی | شناخت اعضای بدن – شناخت تصاویر کتاب | تشویق به کمک در کارهای منزل – آشنا کردن با مفهوم مالکیت |
حدود ۱۸ ماه | دستورات دو قسمتی را انجام میدهد – تشخیص اشکال و اشاره به آنها در تصاویر | آشنایی با اشکال – آشنایی با ضمایر ملکی – یادگیری از طریق تکرار |
حدود ۲۱ ماه | انجام درخواستهای ساده – فهم کمکم درخواستهای پیچیده | خواص اشیاء را شرح دهید |
حدود ۲ سال | افزایش گنجینه لغات – اجرای فرمانهای پیچیده – پیدا کردن چیزی که قبلا با آن بازی میکرده | شکلهای مختلف را در جاهای مخصوص خود قرار دهد |
حدود ۳۰ ماه | شناخت رنگها – شروع به چرا گفتن | آموزش اعداد – تشویق به کشیدن اشیاء |