وقتی گروه‌های حرفه‌ای کوهنوردی قصد صعود به قله‌ای را دارند –خصوصا اگر اولین بار باشد که قصد صعود به این قله را دارند و مسیر از پیش تعیین شده‌ای برای صعود وجود نداشته باشد- هر چند معمولا برنامه و چشم‌انداز کلان را برای صعود خود تعیین می‌کنند اما در بین راه ایستگاه‌هایی را تعیین می‌کنند که در آنها توقف کنند و بر اساس شرایط آب و هوا، بازارزیابی توان افراد گروه، برآوردهای دقیق‌تر از مسیر پیشِ رو و تعیین دقیق‌تر توقف‌گاه بعدی برای ادامه مسیر برنامه‌ریزی کنند. علمای علم سیستم در سیستم‌هایی که در رشد و تکامل باید بر خود متکی باشند یا به عبارتی رشد درون‌زا داشته باشند حالتی را تعریف می‌کنند به عنوان «حالت میانی پایدار[۱]». این حالت هرچند حالت ایده‌آل و نهایی سیستم نیست اما حالتی است که سیستم به صورت مستقل و پایدار ایجاد شده و می‌توان ادامه رشد و تکامل آن را با اتکا به این وضعیت پایه‌ریزی و طرح‌ریزی کرد. مثلا وقتی سقف طبقه اول یک ساختمان ساخته می‌شود، هر چند طبقه اول هنوز مشکلات و نواقصی داشته باشد، می‌توان برای طراحی و ساخت طبقه دوم به آن اتکا کرد. (البته این برای ساختمانی است که بخواهد درون‌زا و متکی بر ستون‌ها و پایه‌های خود ساخته شود وگرنه حساب ساختمانهای پیش‌ساخته که جای دیگر ساخته و در محل نصب می‌شوند جداست!)

بیانیه گام دوم انقلاب که توسط رهبر حکیم انقلاب صادر شد را می‌توان تبیین کننده –بلکه خودِ- حالت میانی پایداری برای نظام مقدس جمهوری اسلامی دانست؛ حالتی که هم پایدار است و هم قابل اتکا برای طرح‌ریزی و ساخت مراحل بعد. در این بیانیه ابتدا هدف و آرمان‌های اولیه حرکت یادآوری شده تا همگان بدانند که این کاری که انجام شده با چه هدفی و بر چه مبنایی بوده است و تذکر داده شود که ما همچنان بر آن عهدی که بستیم، هستیم و برای رسیدن به آن قله‌ای که از اول قصدش را کرده‌ بودیم که «ایجاد تمدّن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمی (ارواحنافداه) است»، اصرار داریم. در ادامه رهبر انقلاب از این ایستگاه راه طی شده را نشان همراهان می‌دهند که ببینید از کجا (صفر) شروع کردیم و راهی که آمدیم را هم نه تنها کسی قبلا نیامده بود که از پایین و اطراف هم سنگ می‌زدند. اما آمدیم و راهی ساختیم که به خلاف دو راه قبلی که یکی‌شان به سقوط منجر شد و دیگری هم سقوطش مسلم است، راه درست رسیدن به قله خواهد بود و یادآوری می‌کنند که این توفیق را مدیون مدیریت‌های جهادی برگرفته از روحیه ما‌ می‌توانیم هستیم که خمینی عزیر در ابتدای راه در جان و جامعه ما دمید.

حالا باید نگاه را از گذشته به حال برگرداند و امامِ امت هفت مورد از برکات انقلاب اسلامی و حرکت در گام اول را برمی‌شمرند که به خوبی پایداری و قابلیت اتکای این بنا را برای ساخت آینده اثبات می‌کند. این بخش اولا تأکید می‌کند که اینجا که ایستاده‌ایم کاملا استوار و پایدار است و می‌توان با آرامش خاطر بر پایه آن ادامه راه را پی‌ریزی و طی کرد؛ «کشور و ملّتی مستقل، آزاد، مقتدر، باعزّت، متدیّن، پیشرفته در علم، انباشته از تجربه‌هایی گران‌بها، مطمئن و امیدوار، دارای تأثیر اساسی در منطقه و دارای منطق قوی در مسائل جهانی، رکورددار در شتاب پیشرفتهای علمی، ر کورددار در رسیدن به رتبه‌های بالا در دانشها و فنّاوری‌های مهم از قبیل هسته‌ای و سلّول‌های بنیادی و نانو و هوافضا و امثال آن، سرآمد در گسترش خدمات اجتماعی، سرآمد در انگیزه‌های جهادی میان جوانان، سرآمد در جمعیّت جوان کارآمد، و بسی ویژگی‌های افتخارآمیز دیگر که همگی محصول انقلاب و نتیجه‌ی جهت‌گیری‌های انقلابی و جهادی است.». ثانیا نشان می‌دهد که اینجا که آمده‌ایم چقدر بالاست و می‌توانیم برای این راهی که آمده‌ایم به خود ببالیم و خدا را شاکر باشیم هر چند «اگر بی‌توجّهی به شعارهای انقلاب و غفلت از جریان انقلابی در برهه‌هایی از تاریخ چهل‌ساله نمی‌بود -که متأسّفانه بود و خسارت‌بار هم بود- بی‌شک دستاوردهای انقلاب از این بسی بیشتر و کشور در مسیر رسیدن به آرمانهای بزرگ بسی جلوتر بود و بسیاری از مشکلات کنونی وجود نمی‌داشت.»

ادامه مسیر نیز در این بیانیه حکیمانه ترسیم شده است. اول شرایط و اوضاعی که بر گام دوم حاکم است گوشزد شده که اولا سنگ‌‌های دشمن دیگر به جمهوری اسلامی نمی‌رسد –هم به دلیلی ضعف در بنیه سنگ‌پراکنی آنان هم به دلیل ارتفاع جمهوری اسلامی و دور شدنش از تیررس آنان- و کسانی را که راه ما را پیش گرفته‌اند و دنبال ما دامنه را طی می‌کنند هدف قرارداده که البته باید مراقب آنها هم بود؛ ثانیا اینکه پیش بردن «دنباله‌ی این مسیر که به گمان زیاد، به دشواریِ گذشته‌ها نیست» بر عهده جوانان است و ثالثا اینکه آنها که در ادامه همراهند باید بدانند «که در کشوری زندگی می‌کنند که از نظر ظرفیّتهای طبیعی و انسانی، کم‌نظیر است و بسیاری از این ظرفیّتها با غفلت دست‌اندرکاران تاکنون بی‌استفاده یا کم‌استفاده مانده است.» که این عیب بزرگ می‌تواند و باید با همت‌های بلند و انگیزه‌های جوان و انقلابی برطرف شود. در قسمت پایانی این متن راهبردی هم موضوعات و نکات کلیدی برای ادامه مسیر به آنان که عزم قله دارند تذکر داده شده که علم و پژوهش، معنویت و اخلاق، اقتصاد، عدالت و مبارزه با فساد، آزادی و استقلال، عزت ملی، روابط خارجی، مرزبندی با دشمن و بالاخره سبک زندگی هفت‌گانه‌ای است که در طول مسیر همیشه باید به آنها توجه داشت و از آنها غفلت نورزید.

در این مسیر آنان‌که جانشان را بر این راه گذاشتند بردند و به قله رسیدند و ما را به خود فرامی‌خوانند؛ آنانکه خسته شدند و بریدند، سقوط کردند؛ آنها که پشیمانند و قصد ماندن یا برگشتن دارند خستگی راه و حسرت قله بر جانشان خواهد ماند –خسر الدنیا و الآخره-؛ اما آنانکه هستند و می‌مانند و قصد قله دارند؛ این سند مبارک و راهبردی را با قوت خواهند گرفت و پیش خواهند رفت انشاءالله.

[۱] Stable intermediate form