با توجه به مسائلی که گفته شد و چشم­انداز و تصویری که از آینده ارائه شد، می­توان مسائل حاکمیت‌های مختلف در حوزه‌ی علم‌وفناوری را با توجه به روند و وضعیتی که در پیش است، بررسی نمود و فهمید که دولت­ها به دنبال رسیدن به چه مقاصدی هستند. یک سری اهداف در بخش­های ابتدایی این نوشتار ارائه شد که اهدافِ کلان، بنیادین و فلسفی بود؛ اما معمولاً در برنامه­ها و سیاستگذاری­هایی که جنبه‌ی عملیاتی پیدا می­کند، اهداف بنیادین و اصول اصلی ذکر نمی‌شود. معمولاً اهداف کارکردی است و با فرض آن اصول اصلی تعیین می‌شود؛ و آنچه در چالش و دغدغه کشورها در سیاست­گذاری محسوب می‌شود، ذکر می‌گردد.

مسائل کشورهای مختلف با توجه به جایگاهی که دارند متفاوت است. آنچه که ابتدا باید به آن اشاره کرد مسائلی است که دنیای مدرن امروز و جهان غرب بیشتر با آن روبه روست؛ مسائلی که در برنامه‌ریزی‌ها و سیاست­گذاری­ها به دنبال حل این مسائل و دستیابی به این اهداف است.

مهمترین هدفی که قدرت­های جهانی به دنبال آن هستند، این است که بتوانند در فضای موجود،  قدرت و سلطه خود را بسط دهند؛ لذا مسائل از این جنس در اسناد این کشورها زیاد دیده می‌شود. در اکثر اسناد این کشورها «قابلیت مدیریت زیرساخت­های فناورانه و بسط حاکمیت در فضای فناورانه» دیده می‌شود.

موضوع مهم دیگری را که می­توان ذیل مورد اول اشاره کرد، این است که در این فضا هر کس زودتر به یک فناوری و دانش دست یابد برنده است. بنابراین «زودتر رسیدن و اول بودن» از جمله اهدافی است که دنبال می‌شود. ذیل این مسئله، «حفظ مالکیت، محرمانه نگه داشتن و جلوگیری از دسترسی دیگران و «استفاده انحصاری از منافع آن بصورت مستقیم و غیرمستقیم» از اهداف این کشورها است.

غیر از سلطه بر فناوری در فضای فناورانه­ای که وجود دارد و متعلق به این کشورها است، «استفاده‌ی به موقع از آن در رسیدن به اهداف سیاسی، نظامی، فرهنگی و اقتصادی» موضوع دیگری است که در اسناد به چشم می­خورد. انتفاع مالی و اقتصادی از عواید حاصل از فناوری­ها و جنبه­های اقتصادی و بحث اقتصاد دانش­بنیان که در اسناد علم‌وفناوری بیشتر به چشم می­خورد، در همین راستا است.

مسائل نظامی و امنیتی نیز بسیار مهم است؛ البته می‌توان آن را ذیل «بسط قدرت و سلطه» نیز دسته­بندی کرد؛ یعنی استفاده از فناوری­ها در توسعه‌ی قدرت نظامی برای بازدارندگی یا حتی در برخی موارد برای جنگ و سلطه بر دیگران.

مسائل اخلاقی و فرهنگی با هدف کم کردن تهدیدات و مضرات علم‌وفناوری نیز بحثی است که در اسناد زیاد به چشم می­خورد؛ هم اخلاق علم، فناوری، آموزش و پژوهش و هم اخلاق استفاده از فناوری­ها و محصولات فناورانه و کم کردن مضرات اجتماعی آنها. مستندات و پژوهش­های مختلف مربوط به خطرات و مضرات استفاده از فناوری وجود دارد و برنامه­های متعددی برای کم کردن یا از بین بردن مضرات و تهدیدات فناوری­های مختلف بر نظام اجتماعی خصوصاً نظام خانواده تعریف شده است.

فناوری­ها علاوه بر اینکه خودشان در توسعه‌ی سلامت استفاده می­شوند، مضراتی نیز برای سلامت دارند. تهدیدات و مضرات موضوعی است که در بحث فناوری مطرح می‌شود؛ مثلاً در فناوری خودرو «کم کردن آلودگی» پیشران ایجاد فناوری­های جدید است؛ یعنی فناوری­هایی در راستای کاهش آلودگی خودروها بر اساس این تهدید، توسعه پیدا می­کنند[۱].

مسئله‌ی دیگر تأمین منابع انسانی برای فعالیت­های علمی و فناورانه و حضور در فضای فناورانه است که این خود استانداردهایی دارد. هر کسی نمی­تواند در جامعه غربی زندگی کند و باید استانداردهایی را لحاظ کرده و شاخص­هایی را احراز کرده باشد. بنابراین تأمین و آموزش منابع و استاندارد کردن آنها از مسائل مهم کشورها است.

نحوه‌ی تعاملات علمی و فناورانه و تعاملاتی که مبتنی بر علم‌وفناوری است مسئله دیگری است که در بسیاری از اسناد به آن اشاره شده است. اغلب کشورها دنبال این هستند که از منابع انسانی علمی، فناورانه و مالی دیگران برای بسط علم‌وفناوری و سلطه‌ی خود در این حوزه استفاده کنند.

علاوه بر موارد فوق، مسائل پایین­­دستی دیگری نیز در اسناد علوم و فناوری ذکر شده است. نمونه‌ی این مسائل این است که «چند درصد از منابع باید به حوزه‌ی علوم و فناوری و تحقیق و توسعه اختصاص یابد تا تبدیل به یک نمونه‌ی موفق در دنیا شود»؛ «این منابع در چه حوزه­هایی و چگونه هزینه شود» و مسائل اقتصادی دیگر مثل اینکه «محصولات چگونه باید تولید شوند و به فروش برسند». اینها مسائلی است که کشورها با آن مواجه بوده‌اند و برای حل این مسائل مجبور به ارائه‌ی آنها در اسناد علم‌وفناوری شده­اند.

برای فهم دقیق‌تر یکی از مسئله‌های مهم حکومت‌ها در علم‌وفناوری، توجه به تفاوت بین «R&D» [۲] و «S&T» [۳] بسیار مهم است: شرکت­های بزرگ و بنگاه­ها معمولاً روی R&D سرمایه‌گذاری می­کنند تا با توسعه‌ی یک محصول و خدمت، بازارشان را توسعه داده و اهداف اقتصادی را محقق کنند. هر چند توسعه‌ی علم‌وفناوری نیز در این فرآیند، اتفاق می­افتد؛ اما هدف و کارکردش معمولاً توسعه‌ی علم‌وفناوری نیست و بیشتر بحث­های اقتصادی مطرح است. در مقابل، S&T یک موضوع حاکمیتی است و در مؤسسات خاص علمی‌پژوهشی دنبال می‌شود و هدفش توسعه‌ی علم‌وفناوری – فارغ از کاربرد یا بازاری که دارد – است. بنابراین ممکن است در این فرآیندها فناوری‌هایی تولید شود که به زودی به مرحله تجاری نرسد؛ اما امکان استفاده از آن به‌عنوان فناوری ثبت می‌شود. در حالیکه در R&D محصولات باید تجاری شوند.

نکته‌ی مهمی که وجود دارد و یک چالش و تهدیدی در غرب محسوب می‌شود، این است که بخش خصوصی و برخی بنگاه­های بزرگ اقتصادی دنیا از R&D وارد S&T شده­اند؛ یعنی برخی فعالیت‌هایی که توسط این بنگاه‌ها انجام می‌شود، از حوزه‌ی «توسعه‌ی بازار» خارج شده و وارد حوزه‌ی «توسعه‌ی علم و فناوری» شده‌اند. این مسئله از این جهت چالش محسوب می‌شود که سیاست­گذاری علم‌وفناوری را از اختیار حاکمیت­های دنیا و دولت­های قدرتمند خارج می­کند و نظام علم‌وفناوری و ساختارها، شبکه­ها و تعاملات را به هم می­ریزد؛ یعنی ممکن است کنترلی که حکومت‌ها در حال حاضر می­توانند بر تعاملات علمی و جهت‌دهی به فعالیت­های علمی و فناورانه داشته باشند، از دست برود. لذا در مستنداتی که در سال­های اخیر منتشر شده است، بعضاً از این روند بعنوان یک تهدید برای حاکمیت کشورهای بزرگی مثل امریکا یاد شده است.

مسئله‌ی دیگری که بجز امریکا، در بقیه‌ی کشورها دیده می‌شود و هرچه کشورها عقب­مانده­تر می‌شوند، شدت آن نیز بیشتر می‌شود، تهدیدی است که برای حاکمیت­ها از توسعه‌ی علم‌وفناوری حاصل می‌شود. یعنی بسیاری از کشورها خصوصاً آنهایی که همراه و هم­جهت با نظام سلطه نیستند، بسط علم‌وفناوری را تهدیدی برای خود می­دانند. لذا در رویکردهای علم‌وفناوری این کشورها، رویکردهای استقلال از جهان غرب و جلوگیری از سلطه‌ی جهان غرب بر زیرساخت­های علمی و فناورانه مشاهده می‌شود[۴].

جنس مسئله‌ها در این کشورها از جهات دیگر نیز فرق می­کند؛ چون خیلی از زیرساخت­ها و لوازم و امکانات لازم برای کارهای علمی و فناورانه در اختیار آنها نیست و متغیرهای غیرقابل‌کنترل زیادی برای آنها وجود دارد. در نظامات پیشرفته و غربی این زیرساخت­ها جزء زیرساخت­های قابل‌کنترل محسوب شده و در برنامه‌ریزی‌ها و سیاست­گذاری­ها به‌عنوان یک عنصر قابل کنترل و قابل‌تغییر و مدیریت­پذیر به آنها نگاه می‌شود. در اسناد و برنامه­های کشورهای کمتر­توسعه­یافته و آنهایی که در حلقه‌ی اول نظام علم‌وفناوری نیستند، این متغیرها متغیرهای غیرقابل‌کنترل هستند و معمولاً حداکثر استفاده از آنها برای رسیدن به اهداف دیگر انجام می‌شود. البته این موضوع خودش را در بسیاری از حوزه­ها مثل سیاست­ها، شاخص‌ها، اقدامات و رویکردها و اهداف خرد و عملیاتی هم نشان می­دهد.

علاوه بر این تهدیدات ذاتی فناوری – مثل مضرات اخلاقی، فرهنگی، اجتماعی، زیست­محیطی و سلامت که پیشتر نکاتی در مورد آن ارائه شد – تهدیدات دیگری نیز در توسعه‌ی علم‌وفناوری وجود دارد که حکومت‌ها تلاش می‌کنند آنها را بعنوان مسئله‌هایی حل کنند. در ادامه به نمونه‌هایی از این تهدیدها اشاره می‌شود:

یکی از تهدیدها استفاده‌ی نامناسب از فناوری­ها است؛ یعنی فناوری­هایی که مثلاً برای توسعه‌ی سلامت می­تواند استفاده شود، همزمان می­تواند در سلاح­های بیولوژیکی و میکروبی نیز مورد استفاده قرار گیرد که این خود یک معضل است. کشورها هم به دنبال دسترسی به استفاده­های نامناسب هستند و هم به دنبال جلوگیری از استفاده از آنها علیه خود. مسائلی که در کنترل آب و هوا، فضای مجازی و فناوری اطلاعات یا سیستم­های بیولوژیک و سلامت و دارو وجود دارد، هم می­تواند نقش مفیدی داشته باشد هم نقش مخرب. این مسئله را می توان ذیل هدف کلی دستیابی زودتر به یک فناوری دسته­بندی کرد. هر کس زودتر به این فناوری­ها دست پیدا کند صاحب قدرت آن خواهد شد.

تهدید دیگری که فناوری­ها خصوصاً فناوری اطلاعات برای حاکمیت کشورها دارند این است که با این فناوری‌ها مرزهای جغرافیایی در ارتباطات، تعاملات و مسائلی از این دست از بین رفته است و این مسئله قدرت مدیریت حکومت­ها بر مردم را تضعیف می­کند و امکان دخالت و سلطه‌ی کسانی را که صاحب زیرساخت‌های فناورانه هستند، در حاکمیت این کشورها فراهم می­کند. به عنوان مثال تا ۵۰ سال پیش هر کشوری برای خود می­توانست تصمیمی اتخاذ کند و آن را با قانون­گذاری در جامعه اعمال نماید. کسانی که می­خواستند از کشور خارج شوند یا از طریق سیستم­های حاکمیتی و اداری خارج می­شدند که تحت کنترل بود یا با شرایط خاصی اقدام به رفت و آمد به صورت غیرقانونی می­کردند که البته بسیار محدود بود. جنس اطلاعاتی هم که به افراد یک کشور می­رسید و مبانی رفتاری آنها را تشکیل می­داد، اطلاعات مدیریت شده و قابل کنترل از طریق کتاب، روزنامه و مجله بود. امروزه علاوه بر اطلاعات، ذهنیت، رویکرد و رفتارهای مردم را هم نمی­توان کنترل کرد؛ چرا که اطلاعات را دیگران هر طور که خودشان بخواهند با استفاده از زیرساخت‌های فناورانه‌ی جدید به مردم می­رسانند. و اهرم­های کنترلی از تسلط حکومت­های منطقه­ای و محلی خارج شده است.

یکی از تهدیدات دیگر، آموزش و همکاری­های غیرمادی است. افراد می­توانند همکاری­های علمی، پژوهشی، فرهنگی، خیریه و تعاملات اجتماعی در قالب گروه­های بین­المللی بدون مرز داشته باشند؛ بدون اینکه نیازی به مجوز داشته باشند. حتی بدون اینکه حکومت­ها اشرافی به آن داشته باشند. چون زیرساخت‌های اینترنت و بسترهای اطلاعاتی در اختیار کشورهای صاحب فناوری است و کشورهای سطح پایین تسلطی بر تعاملاتی که در بستر اینترنت و شبکه­های مجازی اتفاق می­افتد، ندارند.

در سال­های اخیر دیگر پیگیری و مدیریت تعاملات مالی نیز امکان‌پذیر نیست؛ چراکه با ایجاد سازوکار پول‌های اینترنتی مثل «بیت­کوین»، کسی نمی­تواند هویت افرادی که از این زیرساخت­های مالی استفاده می‌کنند را تشخیص دهد. اعتباری وارد کشور شده و از آن خارج می‌شود و حکومت­ها نه از طریق اقتصادی و بانکی و نه از طریق نظام­­های امنیتی، کنترلی بر آن ندارند. وقتی تعاملات مالی از سلطه یک حکومت خارج شود، بسیاری از اهرم­های مدیریت بر مردم نیز از اختیار حاکمیت­ها خارج می‌شود. البته این موضوع حتی برای کشورهای پیشرفته نیز معضل محسوب می‌شود؛ اما با توجه به اینکه این کشورها زیرساخت­های فناورانه لازم را در اختیار دارند، بسیار راحت­تر می­توانند آن را مدیریت کنند؛ چنانچه در سال ۲۰۱۳ دولت امریکا «بیت­کوین» را به‌عنوان واحد پول رسمی پذیرفت و با زیرساخت­هایی که داشت، توانست تعاملات آن را مدیریت کرده و بنگاه­هایی که با این واحد پول در حال فعالیت بودند را تحت نظارت خود درآورد.

حال اگر علاوه بر تعاملات اطلاعاتی و مالی تعاملات مواد و محصولات فیزیکی هم غیرقابل کنترل شود، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ در حال حاضر می­توان جلوی ورود و خروج کالا در یک کشور را گرفت و اجناس غیرقانونی به سختی و از طریق قاچاق وارد می‌شود و حداقل از نظر فرهنگی و اجتماعی یک کار ناپسند محسوب می‌شود و دیدگاه منفی نسبت به آن وجود دارد و جریمه­هایی هم برای آن در نظر گرفته شده است، سختی­هایی هم که فرآیند قاچاق دارد، باعث افزایش قیمت این محصولات می‌شود و مطلوبیت آن را کاهش می­دهد. حال اگر با مواد اولیه ساده­ای که قاچاق هم نیست، بتوان محصولات مختلف را چاپ کرد؛ تجهیزات، لوازم خانگی، لباس حتی سلاح و تجهیزات نظامی ­بدین ترتیب کنترل و نظارت بر روی کالاهای فیزیکی هم از اختیار دولت­ها خارج می‌شود؛ به عبارتی حاکمیت روی تعاملات اطلاعاتی، مالی و حتی فیزیکی مردم تسلطی نخواهد داشت و اهرم­های نظارتی از بین خواهد رفت. ضمن اینکه تهدیدات وسیعی از طریق این موضوع به حاکمیت تحمیل می‌شود؛ مثل تهدیدات فرهنگی؛ مثلاً در حوزه مد و سبک زندگی محصولاتی که الان می­توان جلوی ورود آنها به کشور را گرفت، نقشه­های آنها جابجا شده و چاپ می‌شود و هر شخصی امکان چاپ کردن آن را دارد و قابل پیگیری هم نخواهد بود چون فرد نیازی به اخذ مجوز ندارد که اگر خلاف آن عمل کرد قابل پیگیری باشد.

آخرین فرآیندی که از اختیار حاکمیت­ها خارج می‌شود، روابط فیزیکی انسانی است. امروزه اگر تعاملات از راه دور اتفاق بیفتد و بعلت عدم دسترسی به زیرساخت این ارتباطات، قابل کنترل هم نیست؛ اما تعامل فیزیکی و روابط فیزیکی بین افراد قابل رصد و پیگیری است. حال اگر افراد بتوانند با واقعیت­های مجازی همدیگر را کنار هم احساس کنند و روابط اجتماعی بصورت زنده و بدون کنترل حاکمیت اتفاق بیفتد، اینجا است که حکومت رسماً در اختیار صاحبان زیرساخت­های فناورانه خواهد بود نه افرادی که حاکمان و مدیران جامعه‌اند. حتی امروزه نیز دارندگان زیرساخت­های فناورانه حکومت­هایی برای خود تشکیل داده­اند، قاعده­گذاری می­کنند، پول ایجاد می­کنند و … ؛ قواعد و قوانینی که تابع قوانین هیچ کشوری نیست؛ مگر آنهایی که در سطح بالاتر قرار دارند. مثل گوگل و فیسبوک[۵] و فقط کسی می­تواند برای آنها قاعده و قانون تعریف کند که زیرساخت‌های لایه بالاتر ارتباطی، اقتصادی و فناورانه را در اختیار دارد و فقط امریکا و کشورهای محدودی این امکانات را دارند.

مسائلی از این دست حاکمیت­ها را تهدید می­کند و دغدغه بسیاری از حاکمیت­ها است و در برخی اسناد علمی و فناورانه اشاراتی به آنها شده است؛ البته به نظر می­رسد که این موارد در اسناد بسیاری از کشورهای در حال توسعه و کمترتوسعه­یافته مغفول مانده و جهان غرب و کشورهای پیشرفته بیشتر متوجه آن شده است. راهبردهای متفاوتی نیز در برخورد با آن در نظر گرفته شده است؛ از بستن کامل کشور به روی برخی فناوری‌ها تا ایجاد بسترهای مستقل فناورانه و تعریف روش­های مبتنی بر همکاری و تعامل با صاحبان زیرساخت­های فناورانه.

[۱] البته خود این توسعه نیز مضراتی دارد و اساساٌ بشر برای حل مضراتی که خودش برای خودش ایجاد کرده است، وارد یک حلقه‌ی بسته می‌شود.

[۲] Research & Development

[۳] Science & Technology

[۴] از جمله‌ی این کشورها ایران است که خیلی از فعالیت­های علمی و فناورانه­ای هم که امروز در کشور ما انجام می‌شود، حاصل همین نگاه است؛ توسعه‌ی قابل ملاحظه‌ی فناوری­های دفاعی، نظامی، هسته­ای و … به‌دلیل خارج شدن و تلاش برای استقلال از سلطه‌ی کشورهای پیشرفته است.

[۵] مدیر عامل فیسبوک ادعا کرده که سومین کشور پرجمعیت دنیا را دارد.