حالا فرض کنیم بچه به هر ترتیبی یک شخصیتی پیدا کرده و خواستهها و نیازهایی در او ایجاد شده است. اصل بعد این است که به جای اجابت همه خواستهها و نیازهای او آنها را مدیریت کنیم. یعنی فرض کنیم بچه به هر دلیلی چیزی را خواست این تفکر که باید هر چیزی را که بچه میخواهد برای او فراهم کرد، بسیار دید غلطی است. حتی اگر این موارد ضرر ندارد، شما هم در تأمین آنها مشکلی ندارید افراط در اجابت درخواستهای غیر منطقی بچهها به آنها ضربه خواهد زد. مثلا اینکه بچه هر اسباببازی که خواست برای او بخریم، هر خوراکی خواست برایش تهیه کنیم یا هر جا خواست ببریمش کار درستی نیست. توقعات بچه، طلبکاری او از دیگران، تعادل رفتاری، خویشتنداری و بسیاری ویژگیهای شخصیتی دیگر او با همین رفتارها ضربه میخورد. خوب پس چه میتوان کرد؟ برقراری تعادل در خواستهها با جایگزین کردن سایر موارد مطلوب و جذاب برای کودک بهترین کار است. مثلا اگر بچه به صورت افراطی اسباببازی میخواهد اسباببازی را با پارک رفتن، کاردستی ساختن، مهمانی رفتن و امثال اینها جایگزین کنید. در مرحله بعد پرت کردن حواس کودک از خواسته خودش است. در سنین پایینتر این کار بیشتر جواب خواهد داد. دقت کنید که یکی از ویژگیهای کودک زندگی در لحظه است. یعنی اگر بتوانید در لحظهای که یک نیاز و خواسته در او ایجاد میشود فکر و حواسش را به سمتی (البته درست و صحیح) منحرف کنید، نیاز و خواسته در او فروکش خواهد کرد. در کودکان بزرگتر گاهی مقاومت در برابر خواستههای غیر منطقی هم لازم و حتی مفید است. اما در همه مراحل مقاومت، برخورد مناسب، روی خوش و صداقت را در خود حفظ کنید.
به جای اینکه بچه را نهی کنید، شرایط انجام کارهای نامطلوب و نادرست و خطرناک را از بین ببرید. به اصطلاح به جای اینکه بچه را به میخ بکشید وسائل و لوازم خطرناک برای او را به میخ آویزان کنید. به جای اینکه مثلا ظروف را در جایی بگذارید که دست بچه برسد و هی بخواهید با تهدید به او بگویید دست نزن، ظرفها را جایی بگذارید که او نبیند و در دسترسش نباشد. توجه کنید بچه مهمتر از دکوراسیون و نظم خانه است، لازم است در برخی موارد دکور و جای وسائل را به خاطر بچه به هم بریزید!
از مقایسه کودک با دیگران، با خودتان (یعنی ما که بچه بودیم) و حتی خودش (قبلا بهتر بودی) بپرهیزید. داشتن استانداردها و اصول ثابت و مقایسه رفتارها با آن اصول و استانداردها به مراتب بهتر از مقایسه بچه است. همیشه او را به بهتر بودن تشویق کنید و کمتر از بد بودن پرهیز دهید.
یک نکته دیگر احساس نگرانی شما در مورد کودک است که بچه خودش این نگرانی را احساس میکند و این نگرانی به او هم منتقل میشود. نسبت به بچه دقت و توجه داشته باشید اما نگرانی، وسواس و استرس در هیچ شرایط و در هیج موردی خوب نیست و باعث به هم خوردن تعامل شما با کودک خواهد شد. حتی این به هم خوردن میتواند دلسوزی و حمایت بیش از حد باشد.
برای بچه در طول روز و هفته و ماه و سال وقت بگذارید. کم و زیاد شدن این وقت گذاشتن برای بچه خوب نیست. متأسفانه خیلی مشاهده میشود که والدین خصوصا پدرها چون وقت ندارند به صورت مستمر به بچه رسیدگی کنند و برای او وقت بگذارند برای خلاصی از عذاب وجدان مثلا هر چند هفته یا چند ماه یکبار چند روز با مسافرتی، مرخصیای یا برنامهای خاص به خیال خودشان جبران مافات میکنند. یا میخواهد بیتوجهی و کمکاری خود را با یک هدیه بزرگ جبران کنند. یکی از دلایل از دست رفتن بچه افراد متمول و پولدار همین است. چون وقتشان برای پول درآوردن میگذرد و پول را خرج بچه میکنند!! اگر همان وقت را صرف بچه کنند به یقین نتیجه بهتری میگیرند. به نظر من هیچ اسباببازی، برنامه، سفر و رویدادی جای وقتی را که پدر و مادر برای بچه میگذارند، نمیگیرد. وقت گذاشتن برای بچه هم مثل خواب است. یعنی هیچ وقت شما نمیتوانید یک هفته نخوابید بعد آخر هفته ۲۴ ساعت بخوابید! بچه هم همینطور است.
یک اصل بدیهی هم که خیلی گفتهاند این است که بچه آینه والدین است. خودمان را درست کنیم تا بچهها درست شوند. حتی اگر نمیتوانیم خودمان را درست کنیم، پیش بچهها درست رفتار کنیم. فکر کنم این منجر به درست شدن خودمان هم بشود البته کمکم (در خود من تأثیرات خوبی داشت) در بین همه ویژگیها هم سه ویژگی صداقت، وفای به عهد و گذشت به نظرم خیلی در بچه مهمه. البته این نظر منه!
آخرین نکته هم اینکه بچه رو از سر باز نکنید. یعنی اگر هم حال و وقت ندارید که صرف بچه کنید برای از سرباز کردنش نقشه نکشید. بچه توی خونه ول بگرده و و با اسباب و وسائل خونه ور بره و نق بزنه بهتره تا با یه وسیله بیخود مثل خیلی از این برنامههای تلویزیون، بازیهای کامپیوتری و اسباببازیها و خوراکیهای بیخود سر کار بره! شما کار خودتون رو بکنید اون هم کار خودش رو، نمیخواد ساکتش کنید بعد از یک مدت هم میفهمه که از شما آبی براش گرم نمیشه یک فکری برای خودش میکنه و نیازی هم به این سرگرمیهای مزخرف نداره!!
خرداد ۹۳