در سطح اول، پیشران همهی تلاشهای علمی و فناورانهی جهان را میتوان در چند مورد برشمرد: اولین پیشران، «تلاش برای غلبه بر مرگ و فناپذیری انسان» است که با پیگیری رد بسیاری از علوم و فناوریها، میتوان این هدف را مشاهده کرد. دومین پیشران یا هدف، «بسط سلطهی بشر بر کائنات اعم از زمین، هوا، فضا، جانداران و حتی سایر انسانها چه از بعد شناختی و چه از بعد قدرت تغییر در آنها» است. سومین پیشران و جهتدهندهی مهم در این عرصه، «رقابت با سایر انسانها در برخورداری از منابع مختلف عالم، اعمّ از سرزمین، منابع مالی، منابع انسانی، منابع اطلاعاتی و سایر منابع متصور است» که البته خود رقابت را میتوان زیرشاخهای از بسط سلطه دانست؛ چرا که سلطه بر سایر انسانها مستلزم رقابت و تقابل با آنها است. چهارمین و آخرین پیشران و انگیزهی کلان در تلاشهای علمی و فناورانهی جهان غرب «رسیدن به رفاه و لذت حداکثری و ساخت بهشت موعود در این دنیا» است. این چهار رکن و هدف مهم که هرچند منحرف شده اما ریشه در فطرت و سرشت انسانی دارد خود را به طرق مختلف در تلاشها، برنامهها و تصمیمات عرصه علموفناوری نشان میدهد.
برای نیل به هدف اول یعنی بقای انسان در این دنیا تلاشهای زیادی شده است. پیشبینیهای علمی و فناوری از اوائل قرن بیستم زمانی را برای حل مسئله مرگ معین کرده بودند که البته هیچکدام از آنها تا کنون محقق نشده است. هنوز نیز تلاشها و پیشبینیهایی از این دست بسیارند. «ری کورزویل» یکی از مشهورترین آیندهپژوهان و آیندهنگاران علموفناوری در یکی از سخنرانیهای خود بعد از تبیین ابعاد مختلف رشد در علوم و فناوریهای زیستی و شناختی چنین میگوید:
«اگر به موضوع طول عمر انسان نگاهی بیاندازید در می یابید که در طی قرن هیجدهم هر ساله «چند روز» امید به زندگی افزایش یافت. در قرن نوزدهم هر ساله «چند هفته» به طول عمر اضافه شد. روند افزایش طول عمر نیز تصاعدی است؛ بگونهای که امروزه هر ساله «صد روز» عمر انسان را افزایش میدهیم. با استمرار این روند و شتاب گرفتن آن ظرف ده سال آینده هر ساله بیش از «یک سال» طول عمر زیاد می شود. زمانی که نسل ما پیر میشود روند تصاعدی افزایش طول عمر آنقدر سریع خواهد شد که با خوشبینی میتوان گفت که ما آخرین نسلی هستیم که زود خواهد مرد! در واقع نسل کنونی مجبور است با همان روشهای قدیمی و سنتی، خودش را سالم و زنده نگه دارد؛ اما فرزندان ما که تا آن زمان ۲۰، ۳۰ و ۴۰ ساله خواهند شد به کمک این فناوریها، طول عمری تقریباً نامحدود خواهند داشت.»
در این عرصه تلاشهای متعددی برای «جلوگیری از پیری»، «اصلاحات ژنتیکی»، «بازسازی ارگانها و اندامهای مختلف بدن»، «ساخت اندامها و ارگانهای مصنوعی» و بسیاری موضوعات دیگر انجام شده و میشود. «فناوریهای دارویی» مختلف که میکوشند تا بیماریها را کنترل و درمان کنند، یکی از عرصههای مهم علموفناوری در دنیای امروز به شمار میرود. فعالیتهای زیادی برای دستیابی به «نانورباتهای هوشمند» در حال انجام است که قرار است مأموریتهای شناسایی و درمان را در بدن انسان انجام دهند. «فناوری ترمیم اعضا و بازسازی آنها» با استفاده از روشهای سلولی و بهرهگیری از سلولهای بنیادی پا به عرصهی نوینی گذاشته است. ساخت پروتز و اعضای بدن انسان از اعضای مصنوعی بیجان و مکانیکی و الکترونیکی فراتر رفته و امروزه تلاشی شدید برای «ساخت اعضای زندهی بدن انسان» در جریان است. «پرینت اعضا و اجزای زندهی بدن» با استفاده از مواد اولیهی سلولی که نمونههای اولیهی آزمایشگاهی آن نیز انجام شده است، خبر از آیندهی موفق این فناوریها میدهد و پیشبینیها نشان میدهد که در سالهای آینده بتوان اعضایی مثل کلیه و کبد را در داخل بدن پرینت کرد.
به منظور بسط سلطهی انسان بر جهان هستی نیز تلاشهای گذشته برای تسخیر و تصرف زمین و فضا و سایر موجودات با سرعت و شدت بیشتری در جریان است. «رسیدن به سایر کرات»، برنامههای فضایی مختلفی را به وجود آورده و پروژههای متعددی در راستای «شبیهسازی زندگی انسان در فضا و شرایط خلأ و نبود جاذبه» در حال انجام است. «تسلط بر عوامل طبیعی مثل آب و هوا» در دهههای اخیر به شدت مورد توجه بوده است؛ تا جایی که نام یک سند ملی ۳۰ ساله که در سال ۱۹۹۵ در امریکا تدوین شده است، «تصاحب یا در اختیارگرفتن آب و هوا» است. فعالیتهای مختلف برای «رسیدن به اعماق اقیانوسها، اعماق زمین، دل کویر و مرکز قطب»، مؤسساتی بزرگ و تخصصی را برای هریک از آنها ایجاد کرده و عناوین «اقیانوسشناسی» و «قطبشناسی» و «کویرشناسی» تبدیل به رشتههای دانشگاهی شدهاند. «شکافتن دل ذرات و رسیدن به مقیاسهای میکروسکوپی» برای تسلط بیشتر بر مواد و قواعد کوانتومی از دیگر روندهای مهم علمی و فناورانه در جهان است.
انسان برای تسلط هرچه بیشتر بر جهان، طی یک قرن اخیر پای خود را از کشف و استفاده از طبیعت و خلقت فراتر برده و به خلق موجودات و پدیدههایی با طراحی انسانی قدم نهاده و مهندسی خلقت را هدف گرفته است. عمدتاً «شبیهسازی موجودات زنده» که غایتش نیز خلق انسان ایدهآل و استاندارد است، در همین راستا انجام میشود. توسعهی علم رباتیک و «طراحی رباتهای انساننمای دارای هوش و حس انسانی»، بُعد دیگری از تلاش برای خلق موجوداتی با قابلتهای انسانی است. «خلق موجودات مجازی در عالمی غیر از عالم ماده» نیز بخشی از خلقت ذهنی انسان را محقق میکنند. در همین راستا است که علوم مختلفی چون «ژنتیک»، «علوم شناختی»، «هوش مصنوعی»، «رباتیک»، «مواد هوشمند» و برخی حوزههای دیگر در «علوم مواد» و «فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی» به منظور پشتیبانی از این هدف بهسرعت در حال رشد و توسعهاند و مؤسسات علمی و تحقیقاتی عظیمی با بودجههای هنگفت برای این منظور ایجاد شدهاند.
رقابت یکی دیگر از پیشرانهای مهم علموفناوری است که البته میتوان آن را ذیل سلطهطلبی نیز دستهبندی کرد. در حقیقت رقابت همان سلطهطلبی بر سایر انسانها است که اغلب نیز دو طرفه است؛ یعنی در حقیقت افراد و حکومتها همزمان با اینکه میخواهند خود را باقی نگهدارند و جهان را به تسخیر درآورند، میکوشند دیگران را در همین عرصهها محدود کنند و تحت سلطهی خود درآورند. با این هدف و به منظور غلبه و برد در این رقابت، علوم و فناوریهای گوناگونی ایجاد شده و در حال توسعه است. فناوریهای مختلف نظامی و دفاعی که اتفاقاً جزء فناوریها و علوم پیشرو نیز هستند، مهمترین نمونهی تلاشهای علمی و فناورانه با این هدف است.
یکی از مهمترین جهات توسعهی علموفناوری با هدف برتریجویی و رقابت در دنیای امروز، «تلاش برای تسلط بر مجاری و واسطههای ارتباطی و اطلاعاتی بین انسانها و مجموعههای انسانی با سایرین» است. این تلاشها حتی به ارتباطات درونی افراد نیز وارد شدهاند و اشراف و تأثیر بر ارتباطات عصبی و روانی افراد را هدف گرفتهاند. در حقیقت آنچه در دنیای امروز بسیار برای آن تلاش میشود آن است که بستری فراهم شود که هیچ ارتباط و تعاملی در هیچ سطحی، خارج از اشراف سلطهگران ایجاد نشود. یکی از مهمترین علت «توسعهی روزافزون فناوریهای پیشرفتهی ارتباطی و اطلاعاتی و زیرساختهای سختافزاری و نرمافزاری آن»، همین موضوع است. هدف نهایی این تلاشها این است که افراد و گروههای انسانی تماس مستقیمی که تنها خود بر آن اشراف داشته باشند با هیچ موجودی برقرار نکنند و تمامی ارتباط آنها با عالم پیرامونی از طریق زیرساختهای فناورانه قابل کنترل باشد. تلاشهای زیادی برای «انتقال سریع و دقیق اطلاعات، تصاویر، صداها، بوها، و سایر پدیدههای قابل حس مثل طعمها و احساسات لمسی از طریق فناوری»، همین مسئله را دنبال میکند. تا جایی که امروزه برای «انتقال لذات مادی و حتی خود ماده» نیز فناوریهایی در حال توسعه است. امکان «چاپ لوازم مورد نیاز و حتی غذا در خانه» و از طریق فناوری یا تلاش برای «فراهم کردن روابط جنسی از راه دور» نیز همین هدف را پشتیبانی میکنند.
تصور کنید یک فرد تمام نیازهای خود اعم از مادی، روانی و عاطفی را از طریق فناوری رفع کند و نیاز به ارتباط مستقیم با هیچ موجودی غیر از فناوریهای واسط نداشته باشد. مثلاً میهمانیها از طریق فناوریهای واقعیت افزوده[۱] برگزار شوند و همهی افراد – هرچند دور از هم – بتوانند کنار هم جمع شوند و با هم دست بدهند، مصافحه کنند و دور هم شام بخورند. مدیریت چنین فردی برای کسانی که زیرساختهای این حوزه از علموفناوری را در اختیار دارند، کار چندان دشواری نخواهد بود.
تلاش برای راحتی و رفاه حداکثری در همین دنیا نیز عامل شکلگیری بخش مهمی از فعالیتهای علمی و فناورانه است؛ «رسیدن به بهشت موعود» که در آن از ناراحتی، زحمت، درد و رنج خبری نیست و هرچه از تمتعات و لذتهایی که انسان اراده کند در اختیارش خواهد بود. ایجاد این زندگی، انگیزهی بسیاری از فعالیتهای انسان مادی است و طبیعتاً بخش قابل توجهی از فعالیتهای حوزهی علموفناوری نیز در نوک پیکان نیل به این آرزو قرار میگیرد.
حوزههای علمی و فناورانهای که در تلاش برای توسعهی اتوماسیون و ماشینی کردن زندگیاند، با هدف تأمین همین انگیزهی بشر رشد کردهاند. «صنایع لوکس» برخی فناوریها را توسعه دادهاند؛ در پزشکی، «حوزهی زیبایی و جراحیهای غیردرمانی» به یک حوزهی وسیع علمی و فناورانه تبدیل شده است. فناوریهایی که در «مواد خوراکی و تولیدات غذایی» رشد میکنند، این نیاز را پاسخ میدهند. بسیاری فناوریهای نرم و فناوریهای نرمافزاری و مجازی نیز به دنبال تحقق همین هدف در جوامع انسانیاند. جالبتر اینجا است که به دلیل نقص انسان و فعالیتهایش، بسیاری از فناوریها نیز برای کاهش و از بین بردن مضرات و اثرات منفی فناوریهای دسته اول توسعه داده میشوند.
در سیر مرفه شدن و حرکت بهسمت راحتی و لذت بیشتر، نسلهای مختلف فناوری به کارهای ستادی و سطح پایین تبدیل میشوند و نسل جدید پا به عرصهی ظهور میگذارد و در جوامع پیشرفته رفتن بهسمت نسل جدید به معنی تأمین قطعی نسلهای قبل است. به عبارتی در عصر صنعت، کشاورزی که نسل ماقبل فناوری بود به ستاد و پشتیبان تبدیل شد و تمرکز نخبگان جامعه بر صنعت قرار گرفت. در عصر اطلاعات و فناوریهای نوین اطلاعاتی، صنعت (به معنای صنایع مکانیکی و الکتریکی) نیز به کشاورزی پیوسته و کار پشتیبانی و ستاد نسل پیشرو را بر عهده دارد. در کشورهای پیشرفته، نسبتِ «کشاورزان» و «صنعتگران» به «فعالان جامعهی اطلاعاتی»، کمتر و کمتر میشود و کارهای کشاورزی و صنعتی جزء مشاغل پرزحمتی محسوب میشوند که افراد کمتری به آنها تمایل دارند.
معمولاً این ۴ پیشران بهصورت ترکیبی، عامل تولید و توسعهی حوزههای مختلف علوم و فناوری در جهان مادی را تشکیل میدهند. بسیاری از اهداف و پیشرانهای دیگری که برای تولید علم و توسعهی فناوری بیان میشود، ریشه در همین عناصر دارد. بعنوان مثال، «تولید ثروت» که یکی از اهداف مهم فعالیتهای علمی و فناورانه بیان میشود، خودش ابزاری برای تحقق این ۴ هدف است که امکان سلطهی بیشتر، برتری در رقابت و برخورداری بیشتر را فراهم میآورد. البته طبیعی است که این ۴ رکن، در مستندات علمی بعنوان اهداف نظام علموفناوری غرب (به معنی تمدن مادی و سلطهطلب غرب) بیان نشوند و تنها در نوشتههای آیندهنگاران و داستانهای علمیتخیلی بتتوان نشانی از آنها پیدا کرد و جالب اینکه معمولاً همین نوشتههای پیشگویانه و داستانهای علمیتخیلی، جهات رشد علموفناوری را تعیین کرده و به واقعیتهای آینده بدل شدهاند.
این پیشرانهای چهارگانه در نظام علموفناوری غرب خود را در شاخصها، سازوکارها و نهادهای مختلف نشان دادهاند و متناسب با عرصهها، موضوعات و کارکردها به زبانهای مختلفی ترجمه شده و مورد استفاده قرار گرفتهاند. سیر شکلگیری و بلوغ تمدن غرب و نظامات آن از جمله نظام علموفناوری به شکلی بوده است که سخت میتوان مقاصد و اهداف اصلی و بنیادی را در سطوح پایین و کارکردهای این نظام مشاهده کرد. نکتهی بسیار مهم در این زمینه این است که تمدین غرب برای غافل کردن فعالان علموفناوری و سایر افراد جوامع انسانی از اهداف اصلی فعالیتهایش، اهدافی را برای شاخصها و اجزای نظام علموفناوری خود بیان کرده و ارائه میکند که نه تنها نشانی از اصول ذکر شده ندارد؛ بلکه بعضا با آن متناقض است. مسائلی که در عدالت، اخلاق، حقوق افراد و امثالهم در نظام علموفناوری ذکر میشود، در اصل همجهت با همان ۴ هدف اصلی تنظیم شدهاند و تا وقتی اعتبار دارند که اصول اصلی را نقض نکنند؛ حتی اگر سطوح پایین نظام علموفناوریشان، واقعاً به آن معتقد باشند.
بنابراین باید دقت داشت که با توجه به نگاه مادی تمدن غرب و جهان سلطه به موضوعات مختلف از جمله علموفناوری، ما در برخی موضوعات مثل «ارزش علم و عالم»، «اخلاق علمی»، «امانتداری در فعالیتهای علمی و پژوهشی» و موضوعاتی از این قبیل با آنها فقط اشتراک لفظی داریم.
[۱] augmented reality